بارها در "نفت ما" درباره نمایشگاهها و همایشهای بی حاصل نوشتهایم اما کو گوش شنوا! این هفته هم چشممان به جمال اولین نمایشگاه بینالمللی روغن، روانکار و فناوری افزودنیها روشن شد که از ۲۳ تا ۲۶ آذر ۱۴۰۴ در مصلی تهران و همزمان با نهمین نمایشگاه حمل و نقل و لجستیک تهران برگزار شد.
ناگفته پیداست که پسوند بینالمللی برای اغلب نمایشگاههایی که در ایران برگزار میشود یک پسوند خندهدار است چراکه عملا در بسیاری از این نمایشگاهها هیچ شرکت خارجی حضور ندارد. درباره نمایشگاه روغن و روانکار که اوضاع به مراتب بدتر است چراکه یک گشت کوتاه در این نمایشگاه نشان میدهد که به جز یک شرکت، سایر تولیدکنندگان معتبر روغن موتور در ایران در آن حضور نداشتهاند. در واقع اگر تعداد تولیدکنندگان اصلی روغن موتور را در ایران ۵ یا ۱۰ شرکت در نظر بگیریم فقط یک شرکت در این نمایشگاه حضور داشت. وقتی نمایشگاهی حتی نتوانسته تولیدکنندگان داخلی را گردهم جمع کند برگزاری آن چه فایدهای دارد و خروجی آن برای شرکتها و سهامدارانشان چیست؟ جز این است که پولی از جیب آنها خارج میشود و به جیب برگزارکنندگان میریزد بدون آنکه خروجی داشته باشد؟
آنها اولین نمایشگاه را برگزار میکنند و با این که استقبالی از طرف شرکتها صورت نمیگیرد و بازدیدکنندهای هم ندارد، وارد تقویم نمایشگاهی کشور میشود و سفرهای برای دورههای بعدی هم پهن میشود. بیچاره سهامداران شرکتها که پولشان کجا صرف میشود و بیچاره مردم ایران که میبینند مصلای تهران که قرار بود با هزینه بیتالمال، بزرگترین محل اجتماع نمازگزاران باشد پس از ۳۵ سال هنوز نیمه کاره است و به محل دورهمیهای نمایشگاهی غیرمرتبط تبدیل شده است.
ناگفته پیداست که پسوند بینالمللی برای اغلب نمایشگاههایی که در ایران برگزار میشود یک پسوند خندهدار است چراکه عملا در بسیاری از این نمایشگاهها هیچ شرکت خارجی حضور ندارد. درباره نمایشگاه روغن و روانکار که اوضاع به مراتب بدتر است چراکه یک گشت کوتاه در این نمایشگاه نشان میدهد که به جز یک شرکت، سایر تولیدکنندگان معتبر روغن موتور در ایران در آن حضور نداشتهاند. در واقع اگر تعداد تولیدکنندگان اصلی روغن موتور را در ایران ۵ یا ۱۰ شرکت در نظر بگیریم فقط یک شرکت در این نمایشگاه حضور داشت. وقتی نمایشگاهی حتی نتوانسته تولیدکنندگان داخلی را گردهم جمع کند برگزاری آن چه فایدهای دارد و خروجی آن برای شرکتها و سهامدارانشان چیست؟ جز این است که پولی از جیب آنها خارج میشود و به جیب برگزارکنندگان میریزد بدون آنکه خروجی داشته باشد؟
آنها اولین نمایشگاه را برگزار میکنند و با این که استقبالی از طرف شرکتها صورت نمیگیرد و بازدیدکنندهای هم ندارد، وارد تقویم نمایشگاهی کشور میشود و سفرهای برای دورههای بعدی هم پهن میشود. بیچاره سهامداران شرکتها که پولشان کجا صرف میشود و بیچاره مردم ایران که میبینند مصلای تهران که قرار بود با هزینه بیتالمال، بزرگترین محل اجتماع نمازگزاران باشد پس از ۳۵ سال هنوز نیمه کاره است و به محل دورهمیهای نمایشگاهی غیرمرتبط تبدیل شده است.




