به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "
نفت ما"،«برداشتن از جیب بازنشستهها» اتفاق تلخی است که از بس تکرار شده گویا قبح آن در کشور ما ریخته است! این اتفاق که با استفاده از تسلط دولت بر صندوقهای بازنشستگی ممکن شده است در این سالها به اندازهای زیاد شده که حالا دیگر باعث نگرانی اکثر بازنشستهها شده است. وضعیت نابسامان صندوقهای بازنشستگی، حیف و میل اموال و سوء مدیریت به اندازهای شده است که میتوان گفت همه از اموال این صندوقها بهرهمند میشود الا صاحبان اصلی آن!
در همین راستا اخیرا بازنشستگان صنعت نفت تجمعی داشتهاند تا شاید صدای خود را به گوش مسئولان بالادستی برسانند. خواستههای آنان رسیدگی به طیف وسیعی از نارساییها، سوء مدیریتها و کاهش خدماتی است که باید به این بازنشستگان داده شود اما از آنها دریغ میشود. نگاهی گذرا به این خواستهها نکات عجیب و قابل توجهی را نشان میدهد که لازم است مسئولان امر به این نکات توجه ویژهای داشته باشند:
۱- سرمایه و درآمد صندوق بازنشستگی نفت دارایی بازنشستگان است و باید در خدمت به این عزیزان باشد از اموال آنها در جاهایی استفاده میشود که نه تنها اصلا ربطی به بازنشستگان ندارد، بلکه نوعی پولپاشی خارج از عرف است. این روزها در حالی که این بازنشستگان مشکلات عدیدهای در حوزه دارو و درمان دارند، و خواستار توسعه خدمات بهداشت و حذف فرانشیز از خدمات درمانی و دارویی بازنشستگان و خانوادههای آنان هستند، که خواستهای نه چندان هزینهساز است اما از آن دریغ میشود، از سرمایه آنها در بریز و بپاشهایی مثل داستان باشگاه استقلال استفاده میشود. باشگاهی که پرداختهای خارج از عرف آن به کادر فنی و بازیکنان به اندازهای است که صدای همه را در آورده است. این هزینه از جیب همان بازنشستههایی میشود که گرفتار آن مشکلات در حوزه درمان هستند. حتی اگر هزینههای باشگاه استقلال خارج از عرف هم نبود معنا ندارد که از حق و حقوق بازنشستگان در این راه هزینه شود.
۲-یکی دیگر از خواسته های این بازنشستگان این است که وام ۳۰۰ میلیون تومانی مشابه تسهیلات اعطایی به کارکنان شاغل به آنها پرداخت شود. واقعا دردناک نیست که از جیب این افراد میلیاردها تومان به بازیکنان و مربیان بی انگیزه و بی فایده داده شود تا خرج زندگی لاکچری آنها شود و آن وقت صاحبان اصلی این پولها لنگ یک وام اندک باشند که از آنها دریغ میشود؟
۳-این بازنشستگان که به تازگی قربانی یک پرونده قدیمی هم شدهاند حق دارند که سوالات خود را با صدای بلند بپرسند و از مسئولان مطالبهگری کنند که چرا در پرونده کرسنت (که دو طیف سیاسی کشور هر یک ادعایی در خصوص مقصران آن دارند و متاسفانه هیچ منبعی به این ادعاها و همین طور مجازات مقصران آن رسیدگی نمیکند) باید ساختمان متعلق به صندوق بازنشستگان در لندن مصادره شود؟! این خواستهای قانونی است که خسارات وارده به سرمایههای صندوق (مصادره ساختمان لندن) که در اثر سهلانگاری، سوءمدیریت یا تصمیمات نادرست، مطابق اصول امانتداری، باید توسط شرکت ملی نفت ایران بهعنوان امین اموال صندوق جبران (تأدیه) شود و مدیران و افراد مقصر نیز به مراجع قانونی معرفی گردند.
۴-اما شاید دردناکترین و تاسف برانگیزترین بخش ماجرا این است که این بازنشستگان با همه اجحاف و حق خوریای که در حق آنها میشود، حتی از یک احترام ظاهری هم برخوردار نیستند؛ و «حفظ شأن و احترام بازنشستگان در مراجعات به نمایندگیهای صندوق و برخورد شایسته با آنان» یکی از اصلیترین مطالبات آنهاست! واقعا عجیب است که عدهای بر سر سفره این عزیزان نشستهاند و تا میتوانند از آن استفاده میکنند و حتی حرمت میزبان را هم ندارند. این درد را با که میتوان گفت که آنها از پل ارتباطی پایدار از طریق سامانه الکترونیکی برای دریافت، پیگیری و پاسخگویی به مطالبات بازنشستگان در سراسر کشور هم محرومند و هیچ کسی به فکر ایجاد آن نیست.
به نظر میرسد حل این مسائل در گرو تغییر مدیریتها است. برکناری مدیران فاقد صلاحیت و جلوگیری از انتصابات غیرقانونی در صندوق و هلدینگهای وابسته امری است که باید در اسرع وقت انجام شود، نظام مشارکت در تصمیمگیریهای صندوق با حضور نمایندگان منتخب و رسمی از سوی بازنشستگان باید سریعا اجرایی شود و در نهایت بررسی و شفافسازی عملکرد مالی شرکت اهداف و شرکتهای تابعه و انتشار عمومی گزارش داراییها و سود و زیان آنها میتواند نشان دهد که تا چه اندازه در این سالها در حق بازنشستگان اجحاف شده و زمینه احقاق حق آنها فراهم شود.