به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "
نفت ما"،زمانی که احمد میدری به عنوان وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی به مجلس معرفی شد و رای اعتماد گرفت، به نظر میرسید وی بتواند تحول بزرگ در این وزارت گسترده و مهم شکل دهد. این تصور با توجه به تحصیلات، سابقه و تجربه میدری شکل گرفته بود. همچنین ناتوانی وزیران کار در دولت ابراهیم رئیسی، حجت عبدالملکی و صولت مرتضوی، این امید را در دلها زنده کرده بود که این وزارت روند رو به رشدی را طی کند. اهمیت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نه فقط در مسئولیت مهمی است که در بخش کار و تامین اجتماعی دارد بلکه به دلیل این که چند هلدینگ بزرگ ایران و شرکتهای تابعه فراوان آنها زیر نظر این وزارت هستند، آن را به یکی از وزارتخانههای مهم در حوزه اقتصاد و انرژی نیز تبدیل کرده است. این موضوع باعث شده که عملکرد وزارت و وزیر تعاون در حوزههای اقتصاد و انرژی نیز حائز اهمیت بسیار باشد و صاحب نظران در این حوزهها هم نسبت به وزارت احمد میدری با خوشبینی نگاه میکردند.
با این حال نگاهی به عملکرد میدری در این حوزهها نشان دهنده این است که متاسفانه انتظارات اصلا برآورده نشده است. بخصوص در بخش مدیریت، عدم ثبات و تغییرات مدیریتی عجولانه نشان دهنده ضعفهای بزرگی است که به راحتی نمیتوان از کنار آن گذشت.
برای این که صرفا ادعایی را مطرح نکرده باشیم، بهتر است به چند مصداق مهم دراین خصوص اشاره کنیم. تغییراتی که در طول عمر یک ساله دولت فعلی و وزارت احمد میدری شکل گرفته و میتوان گفت که ناامید کننده است:
اولین مورد برکناری وحید محمودی استاد اقتصاد دانشگاه تهران و از مدیران باتجربه نهادهای اقتصادی کشور بود که در آذرماه 1403 با حکم وزیر به سرپرستی صندوق بازنشستگی کشوری منصوب شد و این انتصاب با توجه به سابقه و خوشنامی علمی محمودی بسیار امیدبخش بود اما وی دوام چندانی در صندوق بازنشستگی کشور نداشت و در دی ماه جای خود را به حجت میرزایی داد.
میرزایی نیز سوابقی چون عضویت در هیات علمی دانشگاه علامه طباطبایی و معاونت اقتصادی و برنامهریزی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی را در کارنامه داشت ولی او نیز کمتر از 9 ماه مدیرعامل صندوق بازنشستگی کشوری بود و بنا به توصیف برخی رسانهها با فشارهای بیرونی از سمت خود برکنار شد!
همزمان با برکناری میرزایی، حسین علایی از پرسابقهترین مدیران کشور نیز از مدیرعاملی صندوق بازنشستگی فولاد برکنار شد. این برکناری با توجیه الحاق صندوق حمایت و بازنشستگی کارکنان فولاد به صندوق بازنشستگی کشوری صورت گرفت. پس از این الحاق و برکناری دو مدیر، علاءالدین ازوجی سرپرست صندوق بازنشستگی کشوری و فولاد شد و تاکنون این صندوق (که تعداد زیادی از هلدینگها و شرکتهای بزرگ صنعتی و تجاری کشور زیرمجموعه آن هستند) با سرپرست اداره میشود!
یکی از مهمترین زیرمجموعههای این صندوق، هلدینگ نفت، گاز، پتروشیمی و نیروگاه «صبا انرژی» است که مدیریت آن نیز در این یک سال وزارت احمد میدری ثبات نداشته است. در دی ماه 1403 علی شیرکانی سرپرست این هلدینگ شد که وی دوماه بعد، در اسفند ماه 1403 با تأیید هیئتمدیره بهعنوان مدیرعامل هلدینگ صبا انرژی منصوب شد. اما این حکم هم کمتر از 4 ماه دوام داشت و در تیرماه اعلام شد که علی پناهی عضو هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت سرمایهگذاری صندوق بازنشستگی کشور شده است.
شرکت سرمایه گذاری نفت و گاز و پتروشیمی تامین که با عنوان «تاپیکو» شناخته میشود نیز از شرکتهای بزرگی است که در زمان وزارت میدری با بیثباتی روبرو بوده است. این شرکت از شهریورماه 1403 و تغییر دولت با سرپرست اداره میشد و برای انتخاب مدیرعامل این مجموعه فراخوان انتخاب صورت گرفت! طی چند ماه بررسی در نهایت عبدالکریم پهلوانی در ۲۲ دی ماه ۱۴۰۳ به مدیرعاملی تاپیکو منصوب شد اما او دقیقا 3 ماه بعد برکنار شد! حالا نزدیک به شش ماه است که تاپیکو دوباره با سرپرست اداره میشود هر چند که به تازگی مدیرعامل جدید منصوب شد.
برکناری عیسی اسحاقی، مدیرعامل ایرانول نیز از جمله مواردی است که باید از آن به عنوان یکی از بیثباتیهای زیرمجموعه وزارت کار نام برد. اسحاقی از سال ۹۳ تا ۹۸ و همچنین از ۱۴۰۲ تا شهریورماه گذشته عضو هیات مدیره و مدیرعامل ایرانول بود. اما دقیقا پس از این که از او بابت خدماتش توسط پزشکیان قدردانی شد، برکنار شد!
حال شاید سوالی که باید به عنوان مکمل این گزارش پرسید این است که چرا این تغییرات نامناسب و عجیب اتفاق افتاده است؟
البته میتوان ادعا کرد که این تغییرات به دلایل مختلف صورت گرفته است. برخی از فشارهای بیرونی سخن میگویند. برخی نیز این موضوع را که وزیر تحت تاثیر اطرافیان است مطرح میکنند. برخی از مدیران برکنار شده نیز مقاومت در برابر خواستههای غیرمعمول و غیرمعقول را عامل برکناری خود میدانند.
بررسی این اتفاقات طی یکسال حضور میدری در وزارت کار هیچگاه تا این اندازه در هیچ دوره ای از وزارت کار صورت نگرفته و حذف برخی از افراد ذکر شده در این نوشتار که سوابق آنها روشن بوده نشان می دهد مقاومت مدیران در برابر درخواسته های غیر منطقی باعث شده شبانه بسیاری از آنها برکنار شوند!