گویا پاکنژاد هم در مورد دانشگاه صنعت نفت همان راهی را میرود که بیژن زنگنه رفت! زنگنه زمانی که وزیر نفت بود رشته مهندسی نفت و رشتههای مرتبط را در دانشگاههای معتبر کشور توسعه داد. این کار از این جهت که باعث توسعه رشتههای مرتبط با صنعت نفت و افزایش تعداد دانشآموختگان این حوزه میشد کار مثبتی بود. اما تا جایی که ضربهای به دانشگاه صنعت نفت نزند. مشکل از جایی آغاز شد که دانشگاه صنعت نفت که اصولاً هدف از تأسیس آن آموزش متخصصان موردنیاز برای صنعت نفت در حوزههای مختلف از فنی و مهندسی تا مالی و حقوقی و ... در فضایی مشابه صنعت نفت بود به حاشیه رفت، اولویت استخدامی آنها نادیده گرفته شد و بدین ترتیب دانشگاه صنعت نفت مهمترین مزیتهای خودش را از دست داد.
وزیران نفت باید دانشگاه صنعت نفت را که پس از دانشگاه تهران، باسابقهترین دانشگاه ایران با هشت دهه سابقه است تقویت میکردند و این منافاتی با پرورش استعدادها در سایر دانشگاهها نداشت اما بهویژه در یک دهه اخیر، این دانشگاه تضعیف شد. حتی اگر قصد داشتند استخدام کل فارغالتحصیلان این دانشگاه را محدود کنند باز هم لازم بود مزیتهای استخدامی با فاکتورهایی مانند معدل تحصیلی و پایاننامه و ... برای فارغالتحصیلان فراهم میکردند تا از امکانی که در قالب دانشگاه صنعت نفت فراهم شده بود در مسیر رشد و اعتلای صنعت بهره ببرند و دانشجویان را در اتمسفر صنعت نفت تربیت کنند. اما نهتنها این اتفاقات رخ نداد بلکه در هر دوره تلاش کردند اهمیت این دانشگاه را کاهش دهند. صحبتهای دیروز پاکنژاد در بازدید از دانشکده نفت تهران نشان میدهد که او هم همان مسیری را میرود که زنگنه رفت. او اگرچه گفت که دانشجویان این دانشگاه بهدلیل آشنایی با فرهنگ صنعت نفت، قرابت ویژهای با فرهنگ سازمانی نفت پیدا میکنند و حضور آنان میتواند برای صنعت نفت مؤثر و کارگشا باشد و بخش عمدهای از مدیران ارشد امروز صنعت نفت، دانشآموختگان همین دانشگاه در دورههای گذشته هستند، اما درعینحال گفت «تمرکز صرف بر جذب از دانشگاه صنعت نفت، ممکن است نسبت به دانشجویان سایر دانشگاهها ناعادلانه باشد، چون همه این عزیزان خوب و شایسته هستند، بنابراین باید فضایی رقابتی ایجاد کنیم تا همه استعدادهای شایسته در یک فرآیند رقابتی و عادلانه بتوانند در صنعت نفت حضور یابند.» و این یعنی هیچ امتیاز استخدامی برای دانشجویان صنعت نفت قائل نخواهیم بود. پس پرسش اساسی این است که اگر قرار باشد دانشگاهی که به نام صنعت نفت است امتیازی برای فارغالتحصیلان خود قائل نشوند، اصولاً چه دلیلی دارد کسی در کنکور، این دانشگاه را برای تحصیل انتخاب کند؟!
وزیران نفت باید دانشگاه صنعت نفت را که پس از دانشگاه تهران، باسابقهترین دانشگاه ایران با هشت دهه سابقه است تقویت میکردند و این منافاتی با پرورش استعدادها در سایر دانشگاهها نداشت اما بهویژه در یک دهه اخیر، این دانشگاه تضعیف شد. حتی اگر قصد داشتند استخدام کل فارغالتحصیلان این دانشگاه را محدود کنند باز هم لازم بود مزیتهای استخدامی با فاکتورهایی مانند معدل تحصیلی و پایاننامه و ... برای فارغالتحصیلان فراهم میکردند تا از امکانی که در قالب دانشگاه صنعت نفت فراهم شده بود در مسیر رشد و اعتلای صنعت بهره ببرند و دانشجویان را در اتمسفر صنعت نفت تربیت کنند. اما نهتنها این اتفاقات رخ نداد بلکه در هر دوره تلاش کردند اهمیت این دانشگاه را کاهش دهند. صحبتهای دیروز پاکنژاد در بازدید از دانشکده نفت تهران نشان میدهد که او هم همان مسیری را میرود که زنگنه رفت. او اگرچه گفت که دانشجویان این دانشگاه بهدلیل آشنایی با فرهنگ صنعت نفت، قرابت ویژهای با فرهنگ سازمانی نفت پیدا میکنند و حضور آنان میتواند برای صنعت نفت مؤثر و کارگشا باشد و بخش عمدهای از مدیران ارشد امروز صنعت نفت، دانشآموختگان همین دانشگاه در دورههای گذشته هستند، اما درعینحال گفت «تمرکز صرف بر جذب از دانشگاه صنعت نفت، ممکن است نسبت به دانشجویان سایر دانشگاهها ناعادلانه باشد، چون همه این عزیزان خوب و شایسته هستند، بنابراین باید فضایی رقابتی ایجاد کنیم تا همه استعدادهای شایسته در یک فرآیند رقابتی و عادلانه بتوانند در صنعت نفت حضور یابند.» و این یعنی هیچ امتیاز استخدامی برای دانشجویان صنعت نفت قائل نخواهیم بود. پس پرسش اساسی این است که اگر قرار باشد دانشگاهی که به نام صنعت نفت است امتیازی برای فارغالتحصیلان خود قائل نشوند، اصولاً چه دلیلی دارد کسی در کنکور، این دانشگاه را برای تحصیل انتخاب کند؟!




