۱۶
۱۰
plusresetminus
تاریخ انتشارشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۴ - ۱۲:۲۳
کد مطلب : ۱۷۲۸۳۶

سنجش عملکرد واقعی مدیران عامل سیاسی شرکتهای پتروشیمی

ایمان وطن دوست
مشکل اصلی این مدیران عامل نیستند، مشکل اصلی کسانی هستند که با فشار آنها را بر دولت و صنعت پتروشیمی و نفت و گاز تحمیل نموده و با قدرت و ابزارهای در اختیار با تمام توان از آنها حمایت می کنند مشکل وزرا یا مدیرعامل هلدینگ هایی هستند که وارد بده بستان های سیاسی و ... می شوند.
سنجش عملکرد واقعی مدیران عامل سیاسی شرکتهای پتروشیمی
طی سال های گذشته با فشار و لابیگری های سیاسی و غیره افرادی که هیچ تجربه اجرایی و تخصص و سابقه ای در صنعت پتروشیمی نداشتند در جایگاه مدیر عامل و عضو هیات مدیره شرکت های بزرگ پتروشیمی که با سرمایه گذاری های میلیارد دلاری احداث شده اند، تکیه زده اند. خسارتهای مالی سنگین و عدم النفع بسیار زیاد ایجاد شده آنها غیر قابل مقایسه با فرهنگ و تصور ویرانگری است که اینگونه انتصاب ها به دنبال داشته است و آن فرهنگ و تصور این است که تفاوتی بین مدیر متخصص و با تجربه با این مدیران جوان بی تجربه غیر متخصص وجود ندارد.
برخی از شرکت های پتروشیمی به مدد افزایش تولید گاز اتان و افزایش قیمت برخی محصولات و دریافت مطالبات گذشته و تفاوت نرخ ارز توانستند میزانی سود کسب کنند با این وجود سود این شرکت های بزرگ پتروشیمی نسبت به ارزش واقعی سهم کمتر از ده درصد بوده است. افزایش شدید حقوق و سایر هزینه ها مسیری است که طی چند سال آینده همه این شرکت های بزرگ را به زیان دهی سوق خواهد داد این راه کجی که طی چند سال گذشته با مدیران سیاسی و غیر متخصص ایجاد شده مدیرانی که از کیسه بیت المال و جیب بازنشستگان محبوبیت کسب نموده اما هزینه ها را تصاعدی افزایش داده اند که منجر به ورشکستی این شرکتهای بزرگ ملی خواهد گردید. چگونه ممکن است هزینه نیروی انسانی شرکتی در فاصله سالهای 1402 تا 1403 از 4900 به 8300 میلیارد تومان برسد مگر افزایش حقوق قانونی در سال 1403 برای حقوق های بالا چقدر بوده است.
مشکل اصلی این مدیران عامل نیستند، مشکل اصلی کسانی هستند که با فشار آنها را بر دولت و صنعت پتروشیمی و نفت و گاز تحمیل نموده و با قدرت و ابزارهای در اختیار با تمام توان از آنها حمایت می کنند مشکل وزرا یا مدیرعامل هلدینگ هایی هستند که وارد بده بستان های سیاسی و ... می شوند. مشکل مدیریت امور مجامع هلدینگ هاست که عملکرد واقعی شرکتها را قبل از مجامع برای سهامداران خرد و کلان تجزیه و تحلیل نمی کنند و اطلاعات و تحلیل های مالی و فنی دقیق را در اختیار سهامداران قرار نمی دهند. اکثرا به منافع و حفظ جایگاه خود بیشتر می اندیشند تا منافع بازنشستگان و منافع ملی!
 لذا ضرورت دارد جهت سنجش دقیق خسارتهای ناشی از انتصاب مدیران سیاسی کم تجربه و بی تخصص در صنعت پتروشیمی، عملکرد واقعی این افراد بصورت دقیق و شفاف و همه جانبه مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. نکات ذیل در این بررسی همه جانبه حائز اهمیت می باشند:
-برسی میزان پول پاشی در بین کارکنان شرکت جهت کسب محبوبیت و کسب توجه و حمایت کارکنان از جیب بازنشستگان و سایر سهامداران که به بهانه ها و روش های مختلف انجام شده است.
-میزان تولید هر یک از واحد ها نسبت به ظرفیت اسمی.
-روند افزایش هزینه های پرسنلی طی ده سال قبل و میزان انحراف از حد متعارف.
-روند افزایش هزینه های تولید و هزینه های تعمیر و نگهداری طی ده سال قبل و میزان انحراف از حد متعارف.
-روند میزان تولید طی ده سال قبل و میزان انحراف از حد متعارف.
-تعداد طرح های اصلاحی انجام شده و میزان تاثیرات آنها.
-تعداد طرح های توسعه ای انجام شده و میزان تاثیرات آنها در روند سود و افزایش ارزش سهام شرکت.
-محاسبه میزان عدم النفع های ایجاد شده به سبب عدم رسیدن به ظرفیت اسمی و عدم اتخاذ تصمیمات عمیق فنی و مدیریتی.
-میزان افزایش تعداد کارکنان مستقیم و غیر مستقیم.
-تعداد پرونده های حقوقی و میزان پیشرفت آنها و میزان احقاق حقوق شرکت.
 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


بنهوش ناصری از استانبول
نفتما مرتباً مقالاتی در مورد فساد گسترده و مدیریت در شرکت‌های مختلف پتروشیمی منتشر می‌کند.

نیازی به ارزیابی عملکرد یک مدیر یک شرکت پتروشیمی نیست! اگر این به اصطلاح وزیر مقالات نفتما را می‌خواند، او یا هر مرجع نظارتی، برخی از این مدیران جوان را برکنار و زندانی می‌کرد!

رسوایی در پتروشیمی …… در مورد کاتالیست یا خرید فعلی لوله‌های مخصوص برای کارخانه الفین، نمونه‌ای از فساد و حتی بدتر از آن، تحمل فساد است.

آنچه در هلدینگ خلیج فارس اتفاق می‌افتد، یک رسوایی است. جوان بی‌سواد جدید پتروشیمی هرمز، پروژه را نابود کرده است.

الی کوهن‌ها در صنایع پتروشیمی، این مدیران جوان فاسد را برای نابودی صنعت از درون منصوب می‌کنند. این جاسوس مدرن است.
ماشاالله راد منش
هرمز چند ماهی است که شده ترمز
احمدزاده
نویسنده بسیار زیبا و علمی و پژوهش مند به موضوع پرداخته که جای تقدیر دارد. این گزارش نه جانب داری سیاسی و حزبی دارد نه جانب داری از باند خاصی، یک گزارش صرفا علمی پژوهشی است و جا دارد سرلوحه مدیران هلدینگ ها و هیات مدیره های شرکت و سهام داران و مجامع قرار دارد.
چطور می شود و اصلا چه لزومی دارد که افرادی که سابقه ای در نفت ندارند به مدیر عاملی شرکت ها گمارده شوند صرفا بنابر روابط دوستی و فامیلی با فلان فرد ذی نفوذ.
از به خاک سیاه نشانده شدن پتروشیمی هرمز توسط یکی از همین جوانان بی سواد بی تجربه چه کسی سود می برد؟ کدام دشمن می توانست چنین کند که مدیران هلدینگ ها می کنند؟
جم‌ پیلن هم بررسی کنید و هنگام و اریاساسول و هر جایی که مدیری رانتی منصوب شده است.
امنیتی های عزیز بررسی کنید به نتایج جالبی خواهید رسید.
زارعی
دوست فرهیخته آقای وطن دوست خیلی خوب و علمی مطرح کردن موضوع رو و معیار ارزیابی هم دادن.
دیگه الان بررسی کردن کار سختی نیست با این معیارها.
در مورد پروژه ها هم که بعضی از دوستان به درستی بیان فرموده اند تصمیم گیران بیان و پروگرس های قبل و بعد از انتصاب این مدیران رانتی را بررسی بکنند.
مثلا همین آقایی که به عنوان مدیر عامل پروژه هرمز منصوب شده.
شنیده ها حکایت از وضع اسفناک این پروژه دارد. به گونه ای که حتی تجهیزاتی که در مدیریت قبلی خریداری شده اند بخاطر بی کفایتی مدیر فعلی در حال نابودی است.
از سایت نفت ما هم تشکر می کنم که به یک موضوع اساسی آن هم در برهه کنونی اشاره کرده اند.
اسفندیاری
در مورد پتروشیمی هرمز و توقف این طرح پس از نصب جوانی بی تجربه و بی سواد،حرف و حدیث زیاد است.
ای کاش نفت ما در این مورد و وضعیت پیشرفت این طرح در قبل و بعد از آمدن ایشان گزارشی تهیه می‌کرد.
اگر حرف و شنیده ها واقعیت داشته باشد که وا اسفا هست. این پروژه در چند ماه آینده با ادعاهای مالی(claim) سنگین پیمانکار مواجه خواهد شد و باید هلدینگ خلیج فارس هزینه هنگفتی بابت کار نکرده به پیمانکار پرداخت کند.
واقعا سوال بسیار مهم این است که آیا آقای شریعتمداری علیرغم این همه حرف و حدیث همچنان بابت حفظ مدیر عامل جدید حاضر به پرداخت هزینه های هنگفت مالی و اعتبار اجتماعی خویش می باشد یا ایشان را عوض خواهد کرد؟
علی بیگی
احسنت بر نویسنده،
درد صنعت پتروشیمی رو بیان کردی و معیار سنجش هم گذاشتی.
آقایان مدیران هلدینگ های خلیج فارس،ساتا، غدیر، پارسیان، شستا، انرژی سپهر و .. و.. شرکت هایی که دست شماست به خدا سرمایه این مردم بدبخته، اینها رو برای ارضای حس شهوت قدرت به شما ندادن.
بیایید از خودتون بپرسید که گماشتن نورچشمی های بی سواد به عنوان مدیر عامل چه لطماتی به این سرمایه مردم بدبخت زده.
بررسی کنید، گزارش بخواید، از قیامت بترسید، که هیچ چیزی از این دنیا نخواهید برد جز یک کفن، و حتی در این دنیا هم فرصت استفاده از این اندوخته حرام را نخواهید داشت.
یک نمونه هم جوان بی سوادی که در کانت ها اشاره شده در پتروشیمی هرمز.
آخه آقای شریعتمداری، مگه مجبوری؟ مگه قحط الرجال هست که زمام یه پروژه بزرگ را دادی دست ایشون که در همین زمان اندک اینقدر فلاکت درست کرده؟
به خودتون بیاید و بترسید از روزی که باید اول به خدا و بعد به مردم جواب بدید.
میرزاده
من اتفاقی این مطلب رو دیدم، و ممنونم ازتون
من یکی از سازندگان تجهیزات شرکت پتروشیمی هرمز هستم
به خدا داریم بدبخت میشیم، چند میلیون یورو متریال خریدیم، تغییر شکل دادیم، حالا ۶ ماه هست که کسی نه نامه ما را حواب می‌دهد نه تلفن ما را و یک سری آهن بلا استفاده مانده روی دست ما
رئیس هلدینگ به خدا آوردن آدم‌هایی که توان مدیریت ندارن، فقط شرکت کارفرما را بیچاره نمی کند
گروه زیادی از تولید کنندگان رو بدبخت میکنه که کرده
خدا را خوش نمی آید بخاطر باند و باند بازی تولید کنندگان با سابقه کشور را به ورشکستگی بکشید.
گودرزی
یه زمانی حدود سال‌های ۸۲، ۸۳ یه طرحی آوردن در صنعت نفت تحت نام جدب فارغ التحصیلان ممتاز دانشگاه ها و یه سری امتیازات قائل شدن برای این افراد که در صنعت نفت جدب شوند. یکی از این امتیازات ترقیات شغلی بود. حالا خوب است منابع انسانی وزارت خانه یک آماری از اونها و اینکه الان در کجای صنعت نفت مشغول هستن ارائه بدهد.
واقعا که نتیجه خنده دار خواهد بود.
مطمین باشید در بسیاری از شرکت ها این افراد در حال خون دل خوردن از دست مدیران عامل بی لیاقت و بی سواد رانتی هستند
محمودی
نفت ما چرا به گزارش مستقل در مورد پتروشیمی هرمز نمی نویسه؟
اوضاع اسفناک تر از اونی هست که به شنیده میشه.
شرکت هلدینگ خلیج فارس به زودی با claim های سنگین پیمانکاران اصلی و فرعی مواجه خواهد شد که حاصل انتصاب یک جوان خام و بی تجربه می باشد.
از ما گفتن بود.
لطفا در مورد این سوء مدیریت در هرمز، الماس و فاجعه در هلدینگ خلیج فارس گزارش دهید.