به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "
نفت ما"،امضای قرارداد گازی کلان ۳۵ میلیارد دلاری بین قاهره و رژیم صهیونیستی، به معنی افزایش محدودیتها برای ترکیه در معادلات انرژی در شرق مدیترانه است.
بسیاری از روزنامههای ترکیه، امضای قرارداد گازی کلان 35 میلیارد دلاری بین قاهره و رژیم صهیونیستی را به عنوان نقطهای مهم تلاقی میکنند.
روزنامه قرار چاپ آنکارا، درباره این موضوع نوشته است: «در زمانی که هزاران کودک در غزه از گرسنگی رنج میبرند و درخواستهای مداوم جامعه بینالمللی از مصر برای باز کردن دروازه رفح از آغاز نسلکشی ادامه دارد، قاهره یک قرارداد گاز طبیعی 35 میلیارد دلاری با اسرائیل امضا کرد. این قرارداد شامل صادرات 130 میلیارد متر مکعب گاز تا سال 2040 میشود».
شرکت نیومد در بیانیهای اعلام کرده که تا سال 2040 میلادی 130 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی از میدان لویاتان به مصر صادر خواهد شد و این بزرگترین توافق صادراتی بین شرکای میدان گاز طبیعی لویاتان و مصر است.
انتظار میرود قرارداد مزبور، راه را برای گسترش میدان لویاتان تا سال 2064 هموار کند. این اتفاق در شرایطی روی داده که رژیم صهیونیستی، از یک سو به منافع فلسطین، سوریه و لبنان در منابع گازی شرق مدیترانه بیاعتنایی کرده و از دیگر سو، ترکیه نیز از بسیاری جهان در مورد نقش آفرینی در معادلات انرژی ناکام مانده است.
رژیم صهیونیستی در مجموع بر 11 میدان گاز طبیعی در شرق مدیترانه چنگ انداخته که مهمترین آنها میادین لویاتان و تامار هستند و گمان میرود حدود 800 میلیارد متر مکعب ذخایر گاز طبیعی داشته باشند. میدان گازی لویاتان تقریباً در 130 کیلومتری غرب سواحل حیفا، در عمق تقریبی 1500 متری بستر دریا واقع شده است. این میدان در سال 2010 کشف شد.
تأثیر معامله اسرائیل – مصر بر منافع ترکیه
این قرارداد، وابستگی مصر به گاز اسرائیل را عمیقتر میکند و به طور بالقوه نیاز مصر به مسیرهای انرژی یا ترانزیت ترکیه را کاهش میدهد. بنابراین ترکیه را از یک مشارکت منطقهای سودآور کنار میگذارد.
این در حالی است که ترکیه قبلاً امیدوار بود که پس از عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی، صاحب بزرگترین خط لوله انتقال گاز از شرق مدیترانه به اروپا شود و در این مسیر، حتی مصر، لبنان و اردن را به خودش وابسته کند.
اما تاکنون، دو ضربه بزرگ به رویای ترکیه وارد آمده است: اول این که در اثنای آغاز جنگ روسیه و اوکراین، اتحادیه اروپا قرارداد مشترکی با مصر و رژیم صهیونیستی برای تحویل گرفتن گاز مایع امضا کرد و حالا هم با قرارداد کلان مصر و رژیم، شرایط برای فعالیت ترکیه دشوارتر خواهد شد.
تحلیلگران بر این باورند که بدون مشارکت در این قرارداد، ترکیه در معرض خطر حذف از کریدورهای انرژی نوظهور در شرق مدیترانه قرار میگیرد و نقش بالقوه به عنوان یک مرکز ترانزیت که منابع گاز منطقهای را به اروپا متصل میکند، محدود خواهد شد.
مهمت اوغوتچو از دیپلماتهای مشهور ترکیه و از متخصصین حوزه انرژی بین الملل، معتقد است که توافق اخیر بین مصر و رژیم صهیونیستی، باعث خواهد شد که ترکیه در برخی رویاهای خود برای ترانزیت گاز، ناچار به تجدیدنظر شود.
آرزوی ترکیه برای تبدیل شدن به یک کریدور انرژی منطقهای با این توافق محدود شده است. گزینههای خط لوله یا معامله مبادله که مدتها از آن حمایت میشد، در پی توافقات اسرائیل و مصر، وزن استراتژیک خود را از دست میدهند.
اوغوتچو همچنین هشدار میدهد که ممکن است ترکیه نفوذ خود را در سیاست گاز شرق مدیترانه از دست بدهد. مگر اینکه بخش خصوصی و سیاستگذاران، به طور جدی به دنبال مشارکت باشند.
طی روزهای گذشته، شاهد افزایش تعامل دیپلماتیک بین مصر و ترکیه بودهایم و تماسهای تلفنی مکرر و دیدار هاکان فیدان وزیر امور خارجه ترکیه با همتای مصری او، نشانه این واقعیت است که حفظ تعامل سیاسی و امنیتی با قاهره، برای آنکارا مهم است.
اما مساله اینجاست که مصر، نه تنها در مورد مسائل مرتبط با غزه و فلسطین، تمایل چندانی به نقش آفرینی ترکیه ندارد و حالا با امضای قرارداد 35 میلیارد دلاری گازی با اسرائیل، در حوزه انرژی هم، پذیرای حضور ترکیه در شرق مدیترانه نیست.
سینان اولگن تحلیلگر انرژی و مسائل ژئوپلیتیک، در مورد آسیبپذیری ترکیه و به حاشیه رانده شدن این کشور در سیاست گاز مدیترانه شرقی، هشدار داده است. او معتقد است که ترکیه برای تضمین مشارکت، شانس چندانی ندارد.
این در حالی است که تحلیلگران سیاست انرژی ترکیه (PODEM) قبلاً بارها اعلام کرده بودند که عادیسازی روابط بین ترکیه و رژیم صهیونیستی، میتواند در حوزه انرژی به نفع آنکارا تمام شود.
خبرگزاری رویترز نیز از این موضوع خبر داده که معاملات انرژی بین رژیم صهیونیستی و همسایگانش، ابزارهای چانهزنی منطقهای را تغییر میدهد و ترکیه نیاز به تنظیم مجدد روابط دارد.
یکی از موضوعات مهم در مورد منابع گازی شرق مدیترانه، این است که رژیم صهیونیستی از یک سو، از تنش و ناآرامیهای داخلی سوریه و لبنان به سود خودش استفاده کرده و از دیگر سو، احتیاج مبرم مصر و اردن به واردات انرژی را دریافته و به دنبال آن است تا این دو کشور را بیش از پیش وابسته کند.
درست به همین دلیل است که مقامات صهیونیستی توافقنامه صادرات گاز سال 2018 با مصر را مهمترین توافق بین دو کشور از زمان امضای پیمان صلح در سال 1979 توصیف کرده بودند و پس از توافق بعدی در 2019 و توافق کنونی در سال 2025 میلادی، ورق به نفع رژیم برگشته است.
در عین حال، مساله دیگر این است که رژیم صهیونیستی توانسته به کمک مصر و با استفاده از امکانات و تاسیسات میعانسازی این کشور عربی، بخش قابل توجهی از گاز خود را به شکل ال.ان.جی به اروپا صادر کند. اما در خصوص احداث خط لوله، ابهام استراتژیک فراوانی موجود است و هنوز مشخص نیست که رژیم، با وجود اشتیاق مکرر آنکارا، حاضر به همکاری در این حوزه خواهد شد یا ترجیح میدهد در این پرونده، صرفاً با قبرس و یونان کار کند.
تحلیلگران طرفدار رژیم صهیونیستی به دنبال القای این تصور هستند که کشف مخازن قابل توجه گاز طبیعی شرق مدیترانه، رژیم را حداقل برای 40 سال آینده در زمینه انرژی خودکفا خواهد کرد و حالا از واردکننده به صادرکننده گاز طبیعی تبدیل شده است و به تدریج خود را از وابستگی به انرژی خارجی رها میکند.
به قول یووال اشتاینیتز تبدیل رژیم صهیونیستی به یک صادرکننده خالص گاز، درآمد سالانه را در 30 سال آینده 100 تا 150 میلیون دلار افزایش خواهد داد. اما موانع فنی و مالی برای افزایش صادرات به ویژه صادرات به بازار پرسود اروپا هنوز هم وجود دارند. صهیونیستها پیش از این در نظر داشتند خط لولهای به اروپا از طریق ترکیه بسازند.
با این حال، وخامت روابط دوجانبه با دولت ترکیه، علیرغم برخی نشانههای کوچک از تنشزدایی، فعلاً این مسیر را مسدود کرده است.
از دیگر سو، صادرات از طریق قبرس – یونان – ایتالیا مشکلاتی دارد و خط لوله پیشنهادی EastMed با موانع متعددی روبرو است. طبق گزارشها، سرمایهگذاران تمایلی به سرمایهگذاری در هزینه تخمینی 6 تا 7 میلیارد دلاری ساخت این خط لوله ندارند.
همچنین سوالاتی در مورد اینکه آیا گاز اسرائیل میتواند با جایگزینهای ارزانتر، مانند گاز روسیه، رقابت کند، وجود دارد. در همین حال، مرزهای منطقه اقتصادی انحصاری، توسط لبنان و فلسطین مورد مناقشه است.
همچنین ادعاهای ترکیه و دولت غیررسمی بخش ترک نشین جزیره قبرس در مورد حدود و ثغور ساحلی، یک مانع مهم دیگر است و دولت اردوغان تلاش کرد تا با امضای توافق نامه دریایی با لیبی، مانع از اجرای برخی نقشههای یونان و اسرائیل شود.
در چنین شرایطی است که الای رتیگ، استادیار مطالعات سیاسی در دانشگاه بار-ایلان، پیشنهاد دیگری را مطرح کرده و معتقد است که ترکیه، باید گاز مورد نیاز خود به ویژه در مناطق جنوب و جنوب شرقی را از طریق رژیم صهیونیستی تامین کند و سپس حجم گاز خریداری شده بیشتری از جمهوری آذربایجان برای صادرات به اروپا در اختیار داشته باشد. حال باید دید با توجه به این موانع و چالشها، ترکیه مسیر چانه زنی با رژیم صهیونیستی را به چه شکلی پیش خواهد برد.