ما هم مثل عموم مردم در این روزها ترجیح میدهیم نون و ماستمان را سق بزنیم و کاری به کار مسائل مهم از قیمت طلا و دلار گرفته تا کارآمدی و توانایی مدیران نداشته باشیم تا راحتتر زندگی کنیم؛ اما مسئولان محترم انگار قسم خوردهاند که ما را به هر شکلی که هست وارد معقولات کنند و برایمان سوال و ابهام ایجاد کنند تا همان نون و ماستمان هم آلوده به سیاست و سیاستبازی شود و بدون دغدغه از گلویمان پایین نرود!
نمونهاش همین داستان افشای خالی بودن مخازن و خاموشی صنایع در پایان دولت قبل است که چند روز است ذهن ما را به خودش مشغول کرده و زندگیمان را بهم ریخته است. چرا؟! چون سوالهایی ایجاد کرده که جواب صاف و پوستکنده ندارد، ذهن را قلقلک میدهد اما به جای خنده، غم و غصه است که از آن میبارد.
معنای حرف وزیر فعلی نیرو (و وزیر سابق صمت) این بود که وزیر نفت قبلی و همکارانش در خوشبینانهترین حالت کمکاری کردهاند و مخازن سوخت نیروگاهها را خالی تحویل دولت تازه دادهاند! خوب؛ دستشان درد نکند و لابد اگر روزی روزگاری کسی از آنها در این باره سوال یا رویم به دیوار، خدا آن روز را نیاورد، بازخواست کند، توجیهی دادند که ارائه بدهند... اما از همین دولت فعلی که گرفتار چنین بازی یا خرابکاری یا کمکاری یا هر چیز دیگر که اسمش را بگذارید شده، شده پرسید که الان وزیر نفت سابق کجا تشریف دارند؟!
این سوالی است ذهن را درگیر میکند. چون برادر گرانقدر جواد اوجی به پاس خدمات بیشائبه خود الان و در این دولت، قائممقام سازمان انرژی اتمی هستند و حتما در آنجا هم منشای خدمات و مدیریت درخشان خواهند بود... حالا ابهام این است که دولت باید یک کلام به مردم بگوید که بالاخره ما کدام را باور کنیم: سخن وزیر نیرو را که میگوید با خالی کردن مخازن چه داستانی درست کردند یا حکم قائممقامی سازمان انرژی اتمی را...
البته سر همه مسئولان سلامت که در هر حال فقط صندلی و اتاقشان عوض میشود؛ این که نون و ماست برای ما کوفت میشود که مهم نیست!