به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "
نفت ما"،چند سالی است که قطع گاز پتروشیمیها راهکاری است که برای تامین کمبود گاز و رفع ناترازی گاز در زمستانها به کار گرفته میشود. زیانهای این راهکار عجیب و ضدصنعت با این که بارها از سوی صاحبنظران مختلف تذکر داده شده است اما مورد توجه واقع نشده و هم چنان صنعت پتروشیمی قربانی ناترازی گاز است. این موضوع به اندازهای شدید شد که دی ماه گذشته رسما اعلام شد که گاز 12 پتروشیمی بزرگ برای تامین مصرف خانگی گاز قطع شد!
زیانهای بسیار قطع گاز پتروشیمیها
قطع گاز پتروشیمیها نه تنها باعث بحران کوتاهمدت در این صنعت، که زنگ خطری برای آینده صنعت پتروشیمی و اقتصاد کشور است. اولین پیامد این کار، کاهش تولید و در نتیجه کاهش صادرات محصولات پتروشیمی است. از آنجایی که پتروشیمیها یکی از صنایعی است که باعث واردات ارز به کشور است و نقش قابلتوجهی در تثبیت بازار ارز و تامین نیازهای وارداتی کشور دارد، کاهش تولید این صنعت زیان غیرمستقیمی هم در این زمینه دارد.
همچنین صاحبنظران تاکید کردهاند که قطع گاز و ناترازی انرژی در کشور یک ریسک سیستماتیک برای صنعت پتروشیمی محسوب میشود. این ریسک نهتنها تولیدکنندگان بزرگ، بلکه کل زنجیره تامین و صنایع وابسته را تحتتاثیر قرار میدهد. صنعت پتروشیمی یکی از صنایع پرمزیت کشور است که بر اساس مزیت نسبی دسترسی به انرژی ارزان شکل گرفته است. اگر این مزیت بهدلیل ناترازی گاز یا سیاستگذاری نادرست از بین برود، مزیت رقابتی این صنعت در سطح جهانی نیز تضعیف خواهد شد.
همچنین باید توجه داشت که صنعت پتروشیمی علاوه بر ایجاد ارزش افزوده برای کشور، محرک توسعه صنایع پاییندستی است. کاهش تولید در این بخش میتواند باعث کمبود مواد اولیه صنایع پاییندستی مانند پلاستیک، لاستیک و محصولات شیمیایی شود و به تعطیلی یا کاهش ظرفیت تولید این صنایع بینجامد.
مردم، مهمترین کسانی که زیان میبینند
اما نکته مهمتر این است که قطع گاز پتروشیمیها میتواند موجب افزایش قیمت محصولات پتروشیمی و مواد اولیه در بازار داخلی هم شود. از آنجایی که تولیدات پتروشیمی به عنوان ماده اولیه بسیاری از مایحتاج مردم استفاده میشود، اثرات این راهکار غیر منطقی باعث گرانیهای بسیار در زندگی شهروندان میشود. در واقع برای تامین گاز مصرفی مردم، جور دیگری به همین مردم زیان میرسانند.
برای این که درک درست تری از زیان پتروشیمیها که ناگزیر باعث کاهش سوددهی این شرکتها و در نتیجه افزایش قیمت محصولات پتروشیمی میشود، داشته باشید، بد نیست یک بار دیگر سخنان مدیرعامل پتروشیمی زاگرس در مجمع عمومی سالیانه این پتروشیمی را بخوانید.
وی در این مجمع اعلام کرد: اگر تولید واقعی در زاگرس انجام می گرفت ۳.۳ میلیون تن تولید را شاهد بودیم ولی کمبود خوراک گاز و اکسیژن باعث کاهش تولید شرکت شد و ۱۱۴ روز توقف کامل مجتمع به دلیل قطعی گاز اتفاق افتاد به گونه ای که ۳۲۰ میلیون دلار کاهش درآمد ناشی از قطعی گاز را داشتیم.
این سخنان نشان میدهد که قطع گاز نه تنها زیانی عمومی برای مردم دارد، بلکه زیان خاصی هم دارد که بین سهامداران تقسیم میشود. به تعبیر دیگر آن که بیشترین آسیب را در این وضعیت میبیند سرمایهگذاری است که سرمایهاش را نه در بازارهای ارز و طلا و ملک، بلکه در بازار سرمایه کشور گذاشته و برای پیشرفت صنایع کشور سرمایه گذاری کرده است اما به جای این که قدر ببیند از همه سو دچار فشار و زیان است!
حال با این تجربه تلخ، اگر مطلع شوید که در تابستان هم برای تامین برق، برق پتروشیمیها را قطع میکنند چه میگویید؟! چنین راهکارهایی نشان از بیمسئولیتی و ناتوانی مدیرانی است که هیچ شناختی از صنعت ندارند و تنها در پی سادهترین راهکارها برای حل بحران هستند، حتی اگر این بحران به زیانهایی بزرگتر منجر شود.