۳
plusresetminus
تاریخ انتشاردوشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۷
کد مطلب : ۱۶۷۷۸۷
گاو شیرده پتروشیمی برای هیات مدیره استقلال؛

شستا گردن نگرفت هلدینگ خلیج فارس اما گردن گرو گذاشت!

رها کردن باشگاه فی‌امان الله، و زیان‌ساز بودن همچنان آن معلوم می‌کند، حداقل تا به اینجای کار عایدی مثبتی از این باشگاه برای سهامداران هلدینگ خلیج فارس گزارش نشده و نخواهد شد.
شستا گردن نگرفت هلدینگ خلیج فارس اما گردن گرو گذاشت!
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "نفت ما"،درحالی شرکت سرمایه گذاری تامین اجتماعی (شستا) پس از تجربیات تلخ واگذاری های دولتی، از خرید باشگاه استقلال شانه خالی کرد که گاو شیرده هلدینگ خلیج فارس به دلیل ملاحظات نامعلومی بار کج و پرخرج هیات مدیره استقلال را بر ذمه گرفت و تن به خسارتی بی‌پایان داد. استقلال و پرسپولیس همچون دو بنگاه پرطرفدار که تخصص ویژه‌ای در "زیان سازی" دارند، همواره در مصرف سرمایه‌های مردم بی‌دریغ عمل کرده‌اند.
در سال های اخیر صحبت از واگذاری های غیراقتصادی به زیرمجموعه سرمایه گذاری تامین اجتماعی بود که این خریدهای نادرست سبب افت سودآوری شستا بعنوان اصلی ترین رکن صندوق بازنشستگی تامین اجتماعی شده است. اما چندی است که این رویه نادرست در بنگاه اقتصادی شستا تغییر هدف یافته و اندکی آینده نگری برای تامین معیشت بازنشستگان تامین اجتماعی در حال شکل گیری‌ است.
این بیماری مسری خرید بد، اکنون به مدیران هلدینگ خلیج فارس که یکی از ارکان سودآوری صندوق بازنشستگی نفت محسوب می شود انتقال یافته و بزرگترین شرکت پتروشیمیایی کشور به بهانه تبعیت از اصل ۴۴ قانون اساسی و گردن نهادن به خواست دولت وارد عرصه باشگاه داری شده است. اما دو نکته در این معامله عجیب بسیار حائز اهمیت است:
نخست اینکه هر زمان از مدیران هلدینگ خلیج فارس، دلیل این خرید غیراقتصادی را جویا می شویم، بیان می کنند که این دستور از سوی وزارت اقتصاد بوده و ما ناچار به اجرا بوده ایم. سوال اینجاست که همواره نام شستا در کنار هلدینگ خلیج فارس بعنوان خریدار بالقوه باشگاه استقلال مطرح می شد ولی چطور شستا توانست از زیر بار این خرید شانه خالی کند اما هلدینگ گردنگیر شد؟! چطور مدیران هلدینگ برای حفظ سرمایه سهامداران خود که اغلب بازنشستگان و سهام عدالت هستند، حاضر به جنگیدن با اراده دولتی نشدند؟ در نتیجه این سوال پیش می آید که شاید این بده بستان در دنیای رفاقت یا سیاست، فی‌مابین مدیران هلدینگ خلیج فارس و عضوی از هیات مدیره باشگاه استقلال، منافعی را برای گروهی خاص تامین می کند؟ 
بایست دلیل قدرتمند و سودآوری در میان بوده باشد که  تضاد منافع بازنشستگان بویژه بازنشستگان صنعت نفت و سهامداران عدالت از یکسو و قبول یک زیان مستمر مثل پذیرفتن سهام استقلال از سوی دیگر، مطلقا از نظر تصمیم سازان کنار گذاشته شده است. 
نکته دوم اینکه اگر هم تصمیم مدیران هلدینگ خلیج فارس به باشگاه داری بوده، چرا هیچ پلن و برنامه ای برای کسب سود از این مجموعه ورزشی-فرهنگی ارائه نکرده اند و در روند ایده سازی، سرمایه محوری و ثروت آفرینی هیچ قدمی برنداشته اند؟ 
رها کردن باشگاه فی‌امان الله، و زیان‌ساز بودن همچنان آن معلوم می‌کند، حداقل تا به اینجای کار عایدی مثبتی از این باشگاه برای سهامداران هلدینگ خلیج فارس گزارش نشده و نخواهد شد.
فرض بگیرید فقط به بهانه فشار AFC و صرفا روی کاغذ، باشگاه استقلال به هلدینگ خلیج فارس به قیمت ٢٧ هزار میلیارد ریال فروخته شد و عملا از بابت این معامله کلاه از سر سهامداران بزرگترین هلدینگ پتروشیمی کشور برداشته شده باشد، پرسش تلخ و بی جواب مانده این خواهد بود که چرا برداشتن کلاه از سر بازنشستگان اینقدر با خونسردی و بی خیالی اتفاق می‌افتد، و اصلا چرا در برابر این اتفاق نادر نهادهای ناظر و داوران روح جمعی ساکت و خاموش مانده‌اند؟ 
همان بلایی که بر سر شستا آورده‌اند حالا دارند زیر لوای ورزش و نرمش و قهرمانی بازی‌های باشگاه‌های "زیان ساز" بر سر تنها صندوق بازنشستگی باقی مانده از هجوم "ورشکسته‌آوران" یعنی صندق بازنشستگان نفت می‌آورند. بیایید به پایان این صندوق بازنشستگی هم سلامی بگوییم!
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی