۰
plusresetminus
تاریخ انتشارشنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۱:۰۷
کد مطلب : ۱۶۳۸۵۳

چشم‌انداز ایران ۱۴۰۳

سال ۱۴۰۲، سالی پرماجرا در سیاست خارجی ایران بود؛ سالی که با تداوم پروسه آشتی دیپلماتیک ایران و عربستان آغاز شد؛ سپس محدودسازی تنش بین ایران و آمریکا کلید خورد و در شهریور ماه به تبادل زندانیان منجر اما در هفت اکتبر و آغاز جنگ حماس و اسرائیل این روند تقریبا متوقف شد.
چشم‌انداز ایران ۱۴۰۳
 به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "نفت ما"،مهم‌ترین تحولات سال ۱۴۰۲ و پیش بینی چشم‌انداز سیاست و اقتصاد ایران در سال جدید در پرونده‌ای تفصیلی در صفحات خبر، دیپلماسی، جهان و بازرگانی مورد بررسی قرار گرفته است. ۲۰ صاحب‌نظر و کارشناس و چهره‌های شاخص مجلس دوازدهم  از مهم‌ترین چالش‌های کشورمان در حوزه‌های مختلف گفتند. درحالی‌که ۵نماینده مجلس مهم‌ترین اولویت پارلمان در ۱۴۰۳ را مهار تورم می‌دانند، ۷فعال اقتصادی نیز بودجه ناتراز و مبهم، مالیات صعودی، مجلس تازه‌کار، دولتی که سال آخر را می‌گذراند، سیاست انقباضی برای واردات مواد اولیه تولید و پیمان‌سپاری ارزی در داخل کشور و تشدید تنش‌های منطقه‌ای و نیز انتخابات آمریکا را از عوامل مبهم شدن چشم‌انداز سال آینده تلقی کرده‌اند. کارشناسان سیاست خارجی نیز ۱۴۰۳ را سالی پرماجرا برای کشور دانسته‌اند؛ درحالی‌که سه فعال سیاسی نیز پیش‌بینی کرده‌اند که سال آینده میزبان منازعات بیشتر میان اصولگرایان و در عین حال تداوم رخوت سیاسی خواهد بود.
 سال ۱۴۰۲، سالی پرماجرا در سیاست خارجی ایران بود؛ سالی که با تداوم پروسه آشتی دیپلماتیک ایران و عربستان آغاز شد؛ سپس محدودسازی تنش بین ایران و آمریکا کلید خورد و در شهریور ماه به تبادل زندانیان منجر اما در هفت اکتبر و آغاز جنگ حماس و اسرائیل این روند تقریبا متوقف شد. از سوی دیگر در سالی که گذشت، ایران به عضویت دو سازمان مهم یعنی شانگهای و بریکس درآمد که بسیاری از ناظران نسبت به پیامدهای عضویت ایران در این سازمان‌ها خوش‌بین هستند.
اما به واقع این عضویت‌‌ها چقدر می‌تواند منافع ما را تامین کند؟ آیا روند مذاکرات هسته‌‌ای در ۱۴۰۳ با گشایشی روبه‌رو می‌شود؟ همچنین سرنوشت تنش‌‌ها بین ایران و جمهوری آذربایجان و کریدور زنگزور و روابط ایران با کشورهایی چون عربستان، چین و روسیه چه سمت و سویی پیدا خواهد کرد؟ در این گزارش در گفت‌وگو با صاحب‌‌نظران و استادان روابط بین‌الملل، چشم‌‌انداز برخی از مهم‌ترین تحولات در سیاست خارجی کشور به بحث و نظر گذاشته شده است.
تداوم بازی همکاری‌‌جویانه
ابراهیم متقی، استاد دانشگاه تهران در خصوص چشم‌‌انداز مذاکرات هسته‌‌ای در سال 1403 گفت: «مذاکرات هسته‌‌ای ایران و ایالات متحده در دوران بعد از جنگ غزه از سرعت محدودی برخوردار شد و سیاست جهانی و امنیتی منطقه‌‌ای تحت‌تاثیر بحران‌های نوظهور قرار گرفت.» به گفته این استاد دانشگاه تهران، در فضای جنگ غزه، آژانس بین‌المللی انرژی اتمی محور اصلی مذاکرات هسته‌‌ای با ایران بود. طبعا آمریکایی‌‌ها بسیاری از اهداف و سیاست‌‌های خود در این دوران تاریخی را از طریق آژانس پیگیری کردند. وی افزود: «از سوی دیگر ایران توانست شرایط متقاعدسازی آژانس برای عدم‌ارسال پرونده از شورای حکام به شورای امنیت را فراهم کند. آمریکایی‌‌ها نیز در این دوران تمایلی به سیاست پرشدت علیه ایران نداشتند.
الگوی کنش آمریکا در ارتباط با ایران، نشانه‌‌هایی از مصالحه را منعکس می‌‌کرد. مصالحه به مفهوم بازی همکاری‌‌جویانه در جهت حداقل‌‌سازی تنش در روابط ایران و کشورهای 1+5 محسوب می‌شود.» متقی تاکید کرد: «انگاره آژانس آن است که ایران همکاری‌‌های محدودی را به انجام رسانده و راستی‌‌آزمایی قطعی از تاسیسات و قابلیت‌‌های ایران به کندی انجام می‌گیرد. در این شرایط ایران نیز تلاش کرد تا برخی از انتظارات ایالات متحده را پاسخ دهد.» به گفته این استاد دانشگاه، اگر به روند مذاکرات دوجانبه و چند جانبه ایران و آمریکا در ارتباط با فعالیت‌‌های هسته‌‌ای ایران نظر دقیقی بیندازیم، می‌توان به این جمع‌‌بندی رسید که مذاکرات دوجانبه، چندجانبه و مستقیم و غیرمستقیم اثر خود را بر روند دیپلماسی هسته‌‌ای و محدودسازی سطح غنی‌‌سازی‌‌ اورانیوم برجای گذاشته است.
استاد دانشگاه تهران معتقد است: «بحث اصلی آمریکا در دوران موجود، کاهش ‌‌قدرت‌‌ هسته‌‌ای جمهوری اسلامی برای کاهش قابلیت‌‌های غنی‌‌سازی است. ایران نیز در ازای چنین اقداماتی، مبادرت به پذیرش برخی نرمش‌ها کرد.» وی ادامه داد: «ایران و آمریکا در این شرایط از سیاست همکاری‌‌های محدود و مرحله‌‌ای بهره گرفتند.» متقی با توجه به شرایط طی شده توضیح داد که بعید به نظر می‌رسد فرمول و روند دیپلماسی هسته‌‌ای ایران و آمریکا در آینده با تغییر جدی روبه‌رو شود. جو بایدن هیچ تمایلی به ایجاد چالش نظامی و امنیتی در ارتباط با قابلیت‌‌ هسته‌‌ای ایران ندارد. در این شرایط مذاکرات ماهیت مرحله‌‌ای داشته و می‌تواند برخی از انتظارات دو طرف را تامین کند.  استاد دانشگاه تهران درباره احتمال پیروزی دونالد ترامپ و تاثیر آن بر روند مذاکرات با ایران نیز گفت: «پیروزی ترامپ معادله همکاری‌‌های تاکتیکی و مرحله‌‌ای ایران و آمریکا را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. اما این تاثیر به گونه‌‌ای نیست که زمینه برای تعارض نظامی یا امنیتی زودهنگام در روابط ایران و آمریکا ایجاد می‌شود.»
کاهش تمرکز بر ایران
کوروش احمدی، دیپلمات باسابقه کشورمان در خصوص تاثیرات هفت اکتبر و جنگ بین اسرائیل و حماس بر ایران و فرصت‌‌ها و تهدیدهایی که این جنگ برای ما به دنبال داشته است، گفت: «جنگ هفت اکتبر باعث شد که تمرکز تا حدودی از روی ایران برداشته شود و بحران جدیدی پیش آورد. پیش از آن کشورهای عربی و اسرائیل به سرعت به سمت بهبود روابط گام برمی‌‌داشتند اما در آن روند نیز اختلال پیش آمد. درواقع این بحرانی که ایجاد شد، دستورکار کشورها و قدرت‌‌های بین‌المللی را تاحد زیادی تغییر داد و تمرکز آنها را روی مساله فلسطین برد.» به گفته این کارشناس تا یکی دو سال آینده نیز این موضوع به‌ویژه از نظر دیپلماتیک از دستورکار کشورهای بزرگ خارج نخواهد شد و احتمالا بحث دو دولت پیگیری خواهد شد.
احمدی تاکید کرد: «این مساله باعث شده که فشار بر ایران تاحدودی کاهش یابد. نمونه آن نیز نشست اخیر شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی یا نشست فصلی پیشین آن است که به‌رغم وجود مسائل بسیاری که با ایران دارند، شورای حکام خیلی روی ایران متمرکز نشد و قطعنامه‌‌ای علیه کشورمان صادر نکرد.»دیپلمات پیشین کشورمان معتقد است که در کنار این فرصت، یکسری ریسک‌‌ها و مخاطرات هم این جنگ برای کشورمان به دنبال دارد.
وی در پاسخ به اینکه آیا در خلال حل و فصل دیپلماتیک مساله فلسطین فرصتی برای همکاری‌‌های منطقه‌‌ای ایران پیش خواهد آمد، گفت: «اگر قرار باشد مساله فلسطین از راه دیپلماتیک و در کوتاه‌مدت حل و فصل شود که احتمال آن در کوتاه‌مدت زیاد نیست، نقش‌‌آفرینی مثبت ایران بستگی به آن دارد که تا چه حد همراهی نشان دهد و تصور دیگران به این صورت نباشد که ایران در این مسیر مانع ایجاد می‌کند.» احمدی ادامه داد: در این صورت احتمال اینکه فرصت‌‌هایی برای ایران پیش بیاید وجود دارد اما این موضوعی است که به عوامل متعدد و سیر آنها بستگی دارد.
سایه ترامپ بر روابط تهران و ریاض
علی‌‌اکبر اسدی، پژوهشگر مسائل عربستان در خصوص روند عادی‌‌سازی روابط دیپلماتیک ایران و عربستان در سال ۱۴۰۲ و چشم‌‌انداز آن در سال پیش‌‌رو گفت: «در یک سال گذشته روابط تهران و ریاض به حالت عادی بازگشته و دو طرف نیز از اراده لازم برای بهبود روابط برخوردار هستند. یکسری گام‌‌ها در رابطه با اعزام سفیر، بازگشایی نمایندگی‌ها و کنسولگری‌‌ها برداشته شده و یکسری دیدارها نیز در سطح وزرا انجام شده است.» وی افزود: «این تحرکات در مجموع فضای مثبتی را در روابط ایجاد کرده و روابط رو به پیشرفت بوده است. همچنین طرفین تلاش کرده‌‌اند از ایجاد تنش‌‌های جدید جلوگیری کنند. با این حال به نظر می‌رسد که هنوز طرفین لازم است که یکسری گام‌‌های اساسی برای ارتقای روابط بردارند.
در این خصوص می‌توان به ضرورت دیدار بین مقامات دو کشور در سطوح عالی اشاره کرد.» اسدی تاکید کرد که مشخص نیست این موضوع چقدر احتمال دارد محقق شود زیرا باوجودی که اراده لازم از سوی ایران و عربستان وجود دارد ولی موانع و چالش‌‌هایی هم موجود است که ممکن است مانع از این امر شود.این کارشناس مسائل عربستان معتقد است که در سال آینده یکی از مولفه‌‌های کلیدی که می‌تواند بر روابط تهران و ریاض تاثیرگذار باشد انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست. با توجه به اینکه ممکن است دونالد ترامپ در ایالات متحده به قدرت برسد، شاید به قدرت رسیدن وی باعث شود که سعودی‌‌ها احساس کنند باید منتظر باشند تا یکسری ظرفیت‌‌های جدید بین‌المللی از طرف آمریکا در اختیار آنها قرار بگیرد و این می‌تواند انتظار برای تحول اساسی‌‌تر در روابط را تاحدی طولانی‌‌تر کند.
اسدی ادامه داد: «در روابط ایران و عربستان ما نیازمند دوره‌‌ای از تفاهم، گفت‌وگو و تعامل برای اعتمادسازی بیشتر هستیم. زیرا در سال‌های اخیر شاهد یکسری تنش‌‌های جدی در روابط بودیم که برای از بین بردن اثرات آن باید طرفین تعامل بیشتری داشته باشند.» به گفته این کارشناس مسائل عربستان، یکی از موانع دیگر در روابط دو کشور این است که ایران همچنان با تحریم‌‌های غرب مواجه است که این به آن معناست که گسترش همکاری‌‌ها در حوزه‌‌های تجاری و اقتصادی با یکسری موانع حقوقی و بین‌المللی روبه‌رو است. هرچند اسدی می‌‌گوید که چون ساختار اقتصادی ایران و عربستان تقریبا یکسان و مبتنی بر صادرات انرژی است، زمینه همکاری‌‌ها کاهش می‌‌یابد و در زمینه‌‌هایی هم که امکان تعاملات اقتصادی وجود دارد، تحریم‌‌ها یک مانع بزرگ است. وی تاکید کرد که در مجموع چشم‌‌انداز روابط برای سال ۱۴۰۳ مثبت خواهد بود و تهران و ریاض از ایجاد تنش در روابط جلوگیری خواهند کرد. البته نباید انتظار داشت روابط به سطح همکاری‌‌های خیلی گسترده وارد شود.
انتظارها از چین و روسیه
محمد جواد قهرمانی، پژوهشگر مسائل چین درباره چشم‌‌انداز برنامه همکاری 25ساله با چین، عضویت در سازمان همکاری شانگهای و بریکس گفت: «این موارد سبب شده این ادراک در میان برخی تصمیم‌گیران کشور شکل بگیرد که روندهای نوین نظام بین‌الملل به تحقق اهداف کشور کمک خواهد کرد. مهم‌ترین اهدافی که تهران در لوای چنین ابتکارهایی دنبال می‌کند مواردی چون خروج از انزوای دیپلماتیک، تحقق نظامی چند قطبی که در آن از نفوذ آمریکا کاسته شود، و در کنار این‌‌ها، توسعه تعاملات اقتصادی و همکاری‌‌های نظامی-امنیتی است.» قهرمانی ادامه داد: «اما اینکه چنین اهدافی در کوتاه‌‌مدت امکان تحقق دارند یا خیر به بررسی دقیق نیازمند است. مساله اول که به تعاملات دوجانبه با چین مربوط می‌شود این است که اگرچه پکن دومین قدرت اقتصادی جهان به شمار می‌رود، اما رقابت با آمریکا را در قالبی متفاوت از تهران تعریف می‌کند. نکته حائز اهمیت این است که اگرچه این کشور خواهان کسب ارتقای جایگاه خود در حوزه‌‌های اقتصادی، هنجاری، فناوری، نظامی و... است، اما در حال حاضر سیاست جایگزینی آمریکا را دنبال نخواهد کرد.»
وی تاکید کرد: «تصمیم‌گیران چینی بر اراده و ظرفیت‌‌های آمریکا در تقابل با چین واقف هستند و بر این اساس، در عین وجود  اختلافات، از حفظ کانال‌‌های ارتباطی، که سوء محاسبه را نیز کاهش دهد، حمایت می‌کنند.»قهرمانی در ادامه گفت: «دومین مساله این است که اگرچه یکی از ویژگی‌‌های نظام بین‌الملل در مرحله کنونی شکل‌‌گیری نهادهایی با محوریت کشورهای غیرغربی است، اما موضوعی که باید مدنظر داشت این است که با وجود آنکه برخی طرف‌‌های حاضر در سازمان همکاری شانگهای و بریکس از جمله چین یا هند خواهان ایفای نقش مستقل‌‌تر در نظام بین‌الملل هستند اما این نقش لزوما به معنای ضدیت با نظام ‌‌بین الملل موجود و آمریکا نخواهد بود.» 
قهرمانی درباره نقش‌آفرینی روسیه نیز توضیح داد: «روسیه نیز اگرچه رویکردی تهاجمی‌‌تر طی سالیان اخیر دنبال کرده اما حداقل جنگ اوکراین به خوبی نشان داد که از توان کافی برای تقابل با غرب برخوردار نیست و همراهی بسیاری از شرکای تاثیرگذار در نظام بین‌الملل را با خود ندارد.» به گفته این کارشناس، مساله سوم این است که کشورهای موجود در دو ابتکار سازمان همکاری شانگهای و بریکس از انسجام و وحدت در اهداف برخوردار نیستند. به عبارت دیگر، در سیاست خارجی آنها گاه تضادهایی را می‌توان مشاهده کرد. به عنوان مثال، هند به عنوان عضو دائم سازمان شانگهای یکی از شرکای مهم آمریکا در آسیاپاسیفیک و عضوی از کواد نیز به شمار می‌رود. همچنین، روسیه نیز می‌داند موفقیت سازمان شانگهای به معنای نقش برجسته و برتر چین در حوزه پیرامونی این کشور است. 
قهرمانی در نهایت گفت: «به عنوان نتیجه، اگر انتظارات را در سطحی بسیار محدود (همچون پروژ‌‌ه‌‌های اقتصادی که نقشی در ارتقای تولید و مزیت نسبی کشور ندارند) در نظر بگیریم همکاری با کشورهای فوق، مطلوب تصمیم‌گیر خواهد بود. اما اگر هدف، عقب نماندن کشور از تحولات بین‌المللی و ایفای نقش برجسته در این تحولات و همچنین افزایش قدرت کنشگری کشور باشد، نمی‌توان انتظار زیادی در آینده کوتاه‌مدت از تعامل با این کشورها را داشت.»
کریدور زنگزور منتفی است
حامد خسروشاهی، پژوهشگر مسائل قفقاز درباره تنش‌‌ها بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان و تاثیر آن بر روابط تهران و باکو و چشم‌‌انداز مناسبات در سال آینده به‌‌خصوص بحث ایجاد کریدور زنگزور گفت: «امروز جمهوری آذربایجان همه اراضی خود را که در جنگ اول قره‌‌باغ (1988-1994) از دست داده بود، دوباره به دست آورده است. شهرهای اصلی قره‌‌باغ مثل خانکندی، شوشا و لاچین برای بازگشت آذربایجانی‌‌ها آماده می‌شود. تقریبا همه ارامنه ساکن در این مناطق به ارمنستان کوچ کرده‌‌اند و همین باعث شده است کریدور لاچین که برای ارتباط ارامنه قره‌‌باغ با ارمنستان در قرارداد آتش‌‌بس به وساطت پوتین امضا شد، کارکرد خود را از دست بدهد.» وی افزود: «این کریدور قرار بود در مقابل کریدور موسوم به زنگزور که نخجوان را به اراضی تازه آزادشده وصل می‌‌کرد اعطا شود.
به این ترتیب مساله کریدور به معنی اعطای خاک و آنچه باکو آن را طلب می‌‌کرد کاملا منتفی است.» خسروشاهی توضیح داد: «در حال حاضر سخن از بازگشایی مسیرهایی است که در دوره شوروی در قفقاز جنوبی جریان داشت و ریل‌‌های آهنی‌‌اش هنوز در کنار رود ارس باقی است. ارمنستان مایل به بازگشایی این مسیرها برای عبور مسافر و بار است با این شرط که گمرک مرزی ورود و خروج‌‌ها را کنترل کند و مهر ورود و خروج به پاسپورت‌‌ها بزند.» به گفته این کارشناس مسائل قفقاز، ماجرا اینجا تمام نمی‌شود. قفقاز عرصه نقش‌‌آفرینی بازیگران خارجی متعدد است. روسیه کنار آذربایجان ایستاده است و از مواضع آن حمایت می‌کند.
نخست‌‌وزیر ارمنستان هرلحظه به فکر دوری از روسیه و حرکت به سمت غرب است. پاشینیان اخیرا از نیروهای روسی خواسته است کنترل فرودگاه ایروان را که 30سال با آنها بود به نیروهای ارمنی پس بدهند. طبیعتا گام بعدی درخواست کنترل مرزهاست که روسای جمهور و نخست‌‌وزیران سابق که همه متحد روسیه بودند به ارتش آن کشور واگذار کرده‌‌اند. وی ادامه داد: «حالا فرانسه هم به نمایندگی از غرب دارد نقش فعالی می‌گیرد و حتی پیشنهاد آوردن نیروی نظامی به ارمنستان را داده است. هند نیز که دشمن دیرینه‌‌اش پاکستان را در کنار آذربایجان می‌‌بیند طرح‌‌هایی برای فروش تسلیحات سنگین به ارمنستان روی میز گذاشته است. بنابراین باید گفت که صلح به این زودی به قفقاز بازنمی‌‌گردد.»
منبع:دنیای اقتصاد 
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی