به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "
نفت ما"،هرچند وقت یکبار، انتشار تصاویری از اقداماتی که شرکتهای بزرگ انرژی در جهان در جهت عمل به مسئولیتهای اجتماعی خود در شبکههای اجتماعی ایران، این پرسش را ایجاد میکند که شرکتهای نفتی در ایران در حوزه مسئولیتهای اجتماعی چه میکنند و چرا تا این حد نسبت به شرکتهای بزرگ جهان عقب هستیم؟
انتشار تصاویری از خانههای سازمانی آرامکو برای کارکنان این شرکت، اگرچه برای بسیاری از کاربران شبکههای اجتماعی در ایران جالب و حتی عجیب بود، اما برای کارکنان و بازنشستگان قدیمی صنعت نفت در ایران و کسانی که در صنعت نفت ایران فعالیت کردهاند، یادآور تاریخ شهرهای نفتخیزی همچون مسجدسلیمان و آبادان بود. مشابه خانههای سازمانی شرکت آرامکو، بیش از هفتاد سال پیش در آبادان احداث شد. آبادان به خاطر احداث پالایشگاه در این شهر تبدیل به شهری مدرن با خانههای زیبا و امکانات فروشگاهی و تفریحی بهروز شده بود. درواقع نخستین مسئولیت اجتماعی هر شرکت نفتی در جهان، ایجاد امکانات مطلوب برای کارکنان آن شرکت است که این امر سالها پیش در ایران برای کارکنان صنعت نفت صورت گرفته بود. جالب این است که تمام امکانات ایجاد شده در شهرهای نفتی ایران مختص کارکنان صنعت نفت نبود و از برخی امکانات همچون سینماها، بیمارستانها، مجموعههای ورزشی و فروشگاهها، سایر مردم نیز میتوانستند استفاده کنند و این امر موجب رونق و رفاه نسبی در این شهرها شده بود. اما این الگو هیچگاه تکرار نشد.
در دو دهه اخیر، امکاناتی که در عسلویه در نظر گرفته شده به هیچ وجه قابل مقایسه با امکانات هفتاد سال پیش آبادان هم نیست. این درحالیست که هفتاد سال پیش خبری از موضوعاتی همچون مسئولیت اجتماعی و پایداری در شرکتها نبود اما عملاً در این حوزهها هزینه میشد. در سالهای اخیر که شرکتهای بزرگ حوزه انرژی در ایران بودجههای سنگینی در حوزه مسئولیت اجتماعی دارند، اقداماتی که صورت میگیرد تناسبی با آنچه در مناطق و هابهای حوزه انرژی صورت میگیرد ندارد. مصداق بارز این مشکل را در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس میبینیم که با وجود هزینههای فراوانی که در حوزه مسئولیت اجتماعی انجام میشود، به دلیل نگاه بخشی و جزئی، این منطقه از امکانات مناسبی همچون بیمارستان برخوردار نیست و این یعنی مسئولیت اجتماعی شرکتهای مستقر در منطقه ویژه اقتصادی انرژی پارس برای اهالی این مناطق، رهاورد پایداری نداشته است و صرفاً در اهدای کمکهای مقطعی و مناسبتی خلاصه شده است.
مقایسه این وضعیت با آنچه توسط شرکتهای بزرگ حوزه انرژی در جهان و حتی خاورمیانه و آسیا صورت گرفته، نشان میدهد که آنها در مقیاسی کلان و با رویکردی آیندهنگرانه موضوع مسئولیت اجتماعی شرکتی را مورد توجه قرار میدهند.
آموزش، بخش مهمی از فعالیتهای شرکتهای بزرگ جهان در حوزه مسئولیت اجتماعی را به خود اختصاص میدهد. بهعنوان مثال شرکت توتال انرژیز با تمرکز بر جوانان، یک نهاد عامالمنفعه ثبت کرده که بازوی اصلی شرکت برای اجرای مسئولیت اجتماعی شرکت در حوزههایی همچون آموزش جوانان، فرهنگ و محیطزیست است که ساختاری مشخص و اهدافی دقیق برای آن تعیینشده و بودجهای معادل 200 میلیون یورو تا سال 2027 به آن اختصاص یافته است. نکته جالب، تأکید این شرکت بر شفافیت مالی در این پروژه پنجساله و 200 میلیون یورویی است که خروجی مورد انتظار را در پی داشته باشد. موضوع آموزش بهعنوان مسئولیت اجتماعی شرکتی، در کشورهای خاورمیانه بیشتر مورد توجه قرار گرفته است بطوریکه آرامکو، در حال ایجاد یکی از بزرگترین مراکز فرهنگی منطقه در شهر ظهران با هزینه 400 میلیون دلار از بودجههای مسئولیت اجتماعی خود است؛ مرکزی که ترکیبی از کتابخانه، موزه علوم، سالن نمایش و مراکز آموزشی مبتنی بر ساختارهای دیجیتالی مدرن است. این پروژه نیز همچون پروژه توتال، چشمانداز مشخصی دارد: تربیت بیش از سی هزار نیروی انسانی در حوزه فناوری. ادنوک امارات هم پروژهای 40 میلیون دلاری برای تربیت 50 هزار جوان در قالب دورههای آموزشی و مهارتی در حوزه انرژی تعریف کرده است.
در حوزههای بهداشت و درمان و همچنین محیط زیست هم شرکتهای بزرگ نفتی جهان اقدامات مؤثری انجام دادهاند. بهعنوان مثال، شرکت اکسون موبیل آمریکا سرمایهگذاری ده میلیون دلاری در برنامه پیشگیری از سرطان انجام داده و شرکتهای ادنوک امارات و قطرانرژی به ترتیب بودجههایی 30 و 85 میلیون دلاری برای حفاظت از اکوسیستمهای دریایی اختصاص دادهاند. حتی شرکت توتال در کشورهای آفریقایی هم اقدام به احداث مدارس زیست محیطی کرده است تا دانش آموزان را با رویکرد حفاظت از محیط زیست آموزش دهد.
کاهش کربن و سرمایهگذاری روی انرژیهای تجدیدپذیر از جمله مهمترین رویکردهای شرکتهای بزرگ انرژی در جهان در حوزه مسئولیت اجتماعی شرکتی است بطوریکه شرکت توتال برنامه خود را برای تبدیل شدن به یک غول سبز حوزه انرژی با رأی سهامداران خود آغاز کرده است. همچنین میزان سرمایهگذاری شرکت شل در انرژیهای کمکربن برای رسیدن به هدف صفر خالص، که حدود یکسوم کل سرمایه نقدی این شرکت بوده که عدد بسیار بزرگی است.
البته بررسی کامل برنامههای مسئولیت اجتماعی شرکتی بزرگترین شرکتهای فعال در حوزه انرژی در جهان نیازمند بررسی کاملتری است و در این مجال نمیگنجد اما همین مختصر هم نشان میدهد تا چه میزان بین رویکردها و سرمایهگذاری شرکتهای موفق بینالمللی و شرکتهای انرژی ایران تفاوت وجود دارد.
شرکتهای نفتی جهان برنامههایی هدفمند، با رویکرد میانمدت و با هدف بهبود ساختاری ارائه میدهند که خروجی آن در حوزه آموزش، تربیت صدها هزار نیروی کارآمد؛ در حوزه محیط زیست حفاظت جدی و با خروجی مشخص از محیط زیست با کاهش کربن و بهرهگیری از انرژیهای تجدیدپذیر؛ در حوزه بهداشت و درمان تقویت هدفمند زیرساختها و برنامههای بهداشتی و درمانی؛ و در هر حوزه دیگری، دارای بودجه و نتیجه مشخص است.
این وضعیت را مقایسه کنید با وضعیت مناطقی همچون عسلویه که با وجود مجاورت با دهها مجتمع پتروشیمی و پالایشگاههای گازی و ... نهتنها از امکانات ضروری و مهمی همچون بیمارستان مدرن برخوردار نیست، بلکه بدیهیات زیست محیطی همچون کاهش خروجی فلرها و حفظ محیط زیست هم عملا در حد شعار مانده است. در واقع شرکتهای بزرگ دنیا به سمت کربن صفر و اجرای برنامههای زیستمحیطی هدفمند حرکت میکنند اما در کشور ما، از خوزستان تا عسلویه و... همچنان آلودگی فلرها مهمترین بلای جان مردم است. تا زمانی که برنامههایی ساختارمند، هدفمند و به دور از موازی کاری برای عمل به مسئولیت اجتماعی شرکتی در صنعت نفت کشور وجود نداشته باشد، نه به هدف کربن صفر میرسیم، نه اقدام بزرگی در حفظ محیط زیست یا تقویت حوزههای آموزشی و درمانی به سرانجام میرسد و بودجه مسئولیت اجتماعی از کمک به حوزههای علمیه و مساجد و مناطقی خارج از حوزههای عملیاتی شرکتها سر در میآورد.