به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی "
نفت ما"،ناصر تقوایی، کارگردان بزرگ سینمای ایران 22 مهرماه در سن 84 سالگی درگذشت، کارگردانی که بدون شک از سینماگران مولف و جریانساز در سینمای ایران بود و علی رغم این که در دهههای اخیر چندان فرصت فیلمسازی پیدا نکرد اما همان آثار معدودش هم چنان درخشان بود که صاحب جایگاهی بلندمرتبه در سینمای ایران شد.
ناصر تقوایی در ۲۲ تیر ۱۳۲۰ در روستایی در حوالی آبادان به دنیا آمد. جنوبی بودن او و محیط زندگی سالهای کودکی و نوجوانیاش به صورت پررنگی در آثار شاخص او جلوهگری میکند. به همین دلیل است که «نفت» نیز در برخی آثار او حضوری پررنگ دارد. تقوایی بهخوبی فضای نفتخیز جنوب و تأثیر صنعت نفت بر فرهنگ، اقتصاد و زندگی مردم آن منطقه را میشناخت؛ و همین امر باعث شده بود تا وقتی به زندگی مردم جنوب میپردازد، نتواند به نفت اشاره نکند. او از کودکی شاهد بود که چگونه نفت، هم آبادانی آورد و هم تباهی؛ هم شهرها را ساخت، هم روح مردم را فرسود. به همین خاطر، نفت در آثارش نه به شکل مستقیم، بلکه به عنوان نیرویی پنهان و تعیینکننده در سرنوشت انسانها حضور دارد.
مستقیم ترین اشاره به نفت در آثار تقوایی، در مستند «نفت سیاه» است که در سال 1349 ساخته شد. این فیلم یکی از مهمترین مستندهای اوست. در این فیلم، تقوایی بهطور واقعگرایانه تأثیر صنعت نفت را بر زندگی مردم جنوب ایران نشان میدهد؛ از تغییرات اجتماعی تا اختلاف طبقاتی میان کارگران و مدیران شرکتهای نفتی.
مستند «نفت سیاه» بدون استفاده از بازیگر یا گفتار توضیحی (نریشن) ساخته شده است. در آن، تقوایی با تکیه بر تصویر، صدا و ریتم زندگی مردم، روایت ناگفتهای از جنوب نفتخیز ایران را ارائه داده است. دوربین او میان دکلهای نفتی، کارگران خسته، خانههای ساده مردم بومی، و در کنار آن، خانههای مجلل کارمندان خارجی میچرخد. تضادها را نشان میدهد: فقر مردم بومی در برابر رفاه کارکنان خارجی شرکت نفت، کار طاقتفرسای کارگران در گرمای شدید، و نگاه پرسوز به سرزمینی که ثروتش بیرون میرود، اما خود مردمش فقیر ماندهاند.
فیلم نقدی است بر استعمار اقتصادی و نابرابری اجتماعی. نفت در اینجا نماد «ثروتی است که به بیگانگان سود میرساند» اما برای مردم بومی، فقر و حاشیهنشینی به جا میگذارد. جنوب در آثار تقوایی همیشه جایی است میان واقعیت و اسطوره؛ در «نفت سیاه»، او نشان میدهد که چگونه نفت، روح و فرهنگ این سرزمین را نیز تغییر داده است.
اما به جز این مستند ماندگار که امروزه آن را بخشی از میراث فرهنگی و سینمای مستند ایران میدانند، ردپای نفت را در دیگر آثار سینمایی ناصر تقوایی هم میتوان دید:
«آرامش در حضور دیگران» نخستین فیلم بلند ناصر تقوایی است که در سال ۱۳۴۹ ساخته و توقیف شد و در نهایت پس از چهار سال وقفه در سال ۱۳۵۲ به نمایش درآمد. فیلمنامه این فیلم را تقوایی براساس داستان آرامش در حضور دیگران از مجموعهٔ «واهمههای بینامونشان» نوشتهٔ غلامحسین ساعدی نوشته است. در ظاهر این فیلم سیاسی و روانی است، اما پشتزمینهاش جامعهای است که در اثر مدرنیزاسیون نفتی دچار فروپاشی اخلاقی و فرهنگی شده. شخصیتها در جهانی زندگی میکنند که ظاهرش مدرن است، اما درونش پوسیده و تهی، درست مثل جامعه نفتی جنوب آن روزگار.
«ناخدا خورشید» اثر درخشانی است که در سال ۱۳۶۵ به نویسندگی و کارگردانی ناصر تقوایی ساخته شد. این فیلم یک برداشت آزاد از رمان داشتن و نداشتن (۱۹۳۷) نوشتهٔ ارنست همینگوی است. ناخدا خورشید توانست سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد برای داریوش ارجمند و لوح زرین بهترین بازیگر نقش دوم مرد برای سعید پورصمیمی را در پنجمین جشنواره فیلم فجر کسب کند. همچنین ناصر تقوایی جایزهٔ یوزپلنگ برنزی چهل و یکمین دورهٔ جشنواره بینالمللی فیلم لوکارنو را به خاطر این فیلم دریافت کرد.
در این شاهکار، نفت بهصورت مستقیم دیده نمیشود، اما روح نفتی جنوب در تمام فیلم جاری است: در لوکیشنها رودخانه، اسکله، گرما و مهگرفتگی جنوب نفت حضوری قاطع دارد. در فضا قاچاق، بیقانونی، فقر، تضاد ثروت و قدرت میتوان نقش نفت را در زندگی جنوبیها دید. و در میان شخصیتهای فیلم، مردمی که در حاشیه نفت زندگی میکنند، اما از ثروتش بیبهرهاند حضور دارند. در واقع، نفت در «ناخدا خورشید» نیروی نامرئیای است که همهچیز را شکل داده، اقتصاد، اخلاق و حتی امید مردم را.
در مستندهای اولیه ناصر تقوایی مثل «باد جن»، «اربعین» و «تاکسی متر» هم ردّ تأثیر نفت و مدرنیته دیده میشود. او همیشه به دگرگونی فرهنگی جنوب نگاه میکند؛ جایی که نفت سنتها را تغییر داد، اما رفاه واقعی نیاورد.
بر اساس مجموع این ساختههای درخشان، ناصر تقوایی را میتوان «فیلمساز نفت» دانست؛ نه چون از چاه نفت فیلم ساخته، بلکه چون با نگاهی شاعرانه و انتقادی، روح جامعه نفتی ایران را به تصویر کشیده است. یاد و خاطرهاش همیشه جاویدان.