از زمانی که باشگاه فوتبال استقلال تهران به هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس واگذار شده، نگرانی کارکنان این شرکت نیز از هزینههای فراوانی که برای این باشگاه از طرف هلدینگ انجام میشود بیشتر شده. اینکه یک شرکت اسپانسر یک تیم فوتبال پرطرفدار شود در دنیا موضوع عجیبی نیست. به همین دلیل هم هست که همین شرکت نفتی آرامکو عربستان در این کشور در حال هزینه است یا شرکتهای هواپیمایی عربی با باشگاههای بزرگ دنیا قرارداد میبندند. اما تفاوت اساسی که باعث نگرانی کارکنان پتروشیمی خلیج فارس و شرکتهای تابعه آن شده این است که این هزینهها توسط مدیرانی در باشگاه استقلال صورت میگیرد که اطمینانی به تصمیمات درست آنها نیست.
عربستان به پشتوانه آرامکو، رونالدو و بازیکنان بزرگ فوتبال جهان را به عربستان آورده و نتیجه آن افزایش تبلیغات و حق پخش تلویزیونی و سود درازمدت بوده است. یا اگر شرکتهای هواپیمایی الاتحاد و امارات و قطر با باشگاههای بزرگ فوتبال دنیا قرارداد اسپانسری میبندند، از سود تبلیغاتی آن بهره میبرند. اما اسپانسری باشگاه استقلال برای هلدینگ خلیج فارس چه آوردهای دارد؟ حتی استقلال و سایر باشگاههای ایرانی حق پخش تلویزیونی هم نمیگیرند که درآمدزایی کنند. استقلال حتی در لیگ نخبگان سطح اول آسیا هم حضور ندارد که هلدینگ خلیج فارس از تبلیغات در این مسابقات سودی ببرد؛ هرچند که یادمان هست استقلال حتی امکان درج نام خلیج فارس را روی پیراهن بازیکنان خود در لیگ قبلی آسیا نداشت! بدتر آنکه مدیریت ناهماهنگ در باشگاه استقلال که حتی تصمیمات نیمفصل گذشته خود را در انتهای فصل با تغییر دوباره بازیکنانی دیگر نقض کردند نگرانیها را بیشتر میکند.
خلاصه کلام اینکه این هزینههای بیحساب و کتاب مدیران استقلال از جیب هلدینگ پتروشیمی خلیج فارس اگر منجر به قهرمانی این تیم در یکی از جامهای فصل آینده در ایران و آسیا نشود، فقط به معنای ضرر عمده هلدینگ است و لاغیر! از ما گفتن بود!