یادم هست تا چند سال پیش خیلیها از طیف مخالف مذاکره با غرب، در هر شرایطی میگفتند تحریم نعمت است. اصلا هم برایشان مهم نبود که تحریم چه فشارهایی بر مردم وارد میکند. اینها دو دسته بودند. یکی مخالفان ایدئولوژیک مذاکره با غرب که بر ایستادگی تا آخرین نفس تاکید میکردند و دومی، کاسبان تحریم که با پوشش ایستادگی، از تحریم کاسبی میکردند. مثل پسران شمخانی که چند روز پیش، رسانهها به آن پرداختند.
حالا که اثرات تحریم بر زندگی مردم روزبهروز بیشتر شده، آنها هم کمتر از قبل درباره نعمت بودن تحریم حرف میزنند و صرفا به این حد بسنده میکنند که با متجاوز نباید مذاکره کرد. اما طبق معمول، هیچ راهحل و راهکاری هم ندارند. جالب است که این روزها همین طیف اعتراف کردهاند که تامین آب و برق مردم هم به تحریم وابسته است؛ حرفی که حسن روحانی در دوران ریاستجمهوری خود گفت و تا توانستند تمسخر کردند.
الان دیگر خواجه حافظ شیرازی هم میداند که تأمین آب و برق و گاز و بنزین مردم نیازمند جذب سرمایهگذاری خارجی است و جذب سرمایه در شرایط تحریم امکانپذیر نیست. ما در تابستان، کمبود آب و برق داریم و در نیمه دوم سال، کمبود گاز. بنزین هم به زحمت تامین میشود و افزایش تولید نفت هم چندان چشمانداز امیدبخشی ندارد. همه اینها نیازمند جذب سرمایه خارجی است که در تحریم ممکن نیست. سرمایه داخلی هم کفاف نمیدهد. تا چه زمانی باید این وضعیت را ادامه بدهیم؟ تا وقتی که کشتی، کاملا به گل بنشیند و راه خروجی نباشد؟ دیگر کاملا مشخص شده که تحریم نعمت نیست و عامل عقبماندگی است. وضع آب و برق و گاز مملکت، خودش گویاست.
حالا که اثرات تحریم بر زندگی مردم روزبهروز بیشتر شده، آنها هم کمتر از قبل درباره نعمت بودن تحریم حرف میزنند و صرفا به این حد بسنده میکنند که با متجاوز نباید مذاکره کرد. اما طبق معمول، هیچ راهحل و راهکاری هم ندارند. جالب است که این روزها همین طیف اعتراف کردهاند که تامین آب و برق مردم هم به تحریم وابسته است؛ حرفی که حسن روحانی در دوران ریاستجمهوری خود گفت و تا توانستند تمسخر کردند.
الان دیگر خواجه حافظ شیرازی هم میداند که تأمین آب و برق و گاز و بنزین مردم نیازمند جذب سرمایهگذاری خارجی است و جذب سرمایه در شرایط تحریم امکانپذیر نیست. ما در تابستان، کمبود آب و برق داریم و در نیمه دوم سال، کمبود گاز. بنزین هم به زحمت تامین میشود و افزایش تولید نفت هم چندان چشمانداز امیدبخشی ندارد. همه اینها نیازمند جذب سرمایه خارجی است که در تحریم ممکن نیست. سرمایه داخلی هم کفاف نمیدهد. تا چه زمانی باید این وضعیت را ادامه بدهیم؟ تا وقتی که کشتی، کاملا به گل بنشیند و راه خروجی نباشد؟ دیگر کاملا مشخص شده که تحریم نعمت نیست و عامل عقبماندگی است. وضع آب و برق و گاز مملکت، خودش گویاست.