۰
plusresetminus
تاریخ انتشاردوشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۵:۲۹
کد مطلب : ۷۹۷۱۸

ترامپ با مواضع اخیرش در قبال برجام در مسیر نابود کردن آن توافق قرار گرفته است

«فیلیپ گوردون» پژوهشگر سیاستگذاری خارجی در شورای روابط خارجی و مشاور ویژه سابق رییس جمهوری امریکا و هماهنگ کننده کاخ سفید در امور خاورمیانه، شمال افریقا و خلیج فارس به همراه «رابرت مالی» رییس فعلی گروه بین المللی بحران و هماهنگ کننده سابق کاخ سفید در امور خارجی در دوران ریاست جمهوری اوباما و مشاور ارشد رییس جمهوری در کارزار مبارزه علیه داعش در مقاله ای در نشریه «آتلانتیک» تحت عنوان «نابود کردن توافق هسته ای علیرغم ادعای حفظ آن» ضمن هشدار نسبت به رویه کنونی دولت ترامپ در قبال برجام می نویسند:«اصرار بر لزوم حصول توافقی بهتر و تهدید به کناره گیری از برجام دستورالعملی برای هیچ گونه توافق و هیچ گونه مصالحه و معامله است که از سوی دولت کنونی امریکا اتخاذ شده است.
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ،  اظهارات اخیر ترامپ بدین معنا بود که پیش از آن که اقدام غیر مسئولانه ای انجام دهم به من کمک رسانید. این فحوای کلام او درباره توافق هسته ای بود . اظهارات او می تواند مسیر نابودی برجام را تسهیل کند.  برخلاف آن چه اکثریت از آن می ترسیدند ترامپ توافق هسته ای را برهم نزد بلکه مجازات هایی جدیدی را علیه مقام های ایرانی وضع کرد که توافق را به طور مستقیم در معرض خطر فوری و جدی قرا نمی دهد.  با این حال، او همزمان تصمیم دارد توافقی بین المللی که کار می کند و تمام متحدان امریکا و شرکای آن نیز بدان پایبند هستند را تضعیف کند و به آن حمله می کند. این موضوع سبب می شود تا به اعتبار امریکا نیز اسیب جدی وارد شود و به ایران اجازه می دهد که فعالیت های هسته ای متوقف کرده خود را بار دیگر از سر گیرد.  با تهدید به کناره گیری از توافق هسته ای و فشار بر اتحادیه اروپا و کنگره برای تغییر دادن شرایط برجام ترامپ عملا مسیر نابود کردن توافق هسته ای را در پیش گرفته است بدون آن که هیچ گونه طرح واقع بینانه ای داشته باشد که نشان دهد در آن صورت چه روی خواهد داد و چه جایگزین دیگری وجود خواهد داشت.  ما نیز می دانیم که برجام کامل نیست هیچ مذاکره ای تاکنون کامل  بدون نقص نبوده است. با این حال، تاکید بر «توافق بهتر» و هشدار دادن درباره کناره گیری از برجام دستورالعملی برای توافقی بهتر نیست بلکه نسخه ای برای هیچ گونه معامله و توافقی است و بستن راه ها برای حصول توافق است».    مشاوران سابق اوباما در امور سیاست خارجی در ادامه می نویسند:«اخرین تهدید ترامپ بخشی از یک الگوی اشناست: او تهدید به نابودی برجام را مطرح می کند تا مرز نابود کردن آن پیش می رود و سپس نظری را اعلام می کند که سبب می شود تا مدافعان توافق هسته ای اندکی نفس راحت بکشند و فرصتی دیگر را می دهد.  این موضوع در بهار گذشته نیز روی داد زمانی که او تمدید تعلیق تحریم ها را برای نخستین بار تایید کرد. او در اکتبر اما پایبندی ایران به برجام را تایید نکرد و از کنگره و اتحادیه اروپا خواست تا بررسی همه جانبه ای برای اصلاح برجام انجام دهند. بار دیگر، هفته گذشته ترامپ تمدید تعلیق تحریم ها در قبال ایران را تایید کرد با این حال، هشدار داد در صورتی که ظرف ۱۲۰ روز اینده کنگره و اتحادیه اروپا نتوانند اصول تازه اصلاحی را برای برجام تعیین کنند تحریم های هسته ای را علیه ایران مجددا احیا خواهد کرد».    این دو کارشناس امور مرتبط با سیاستگذاری خارجی در ادامه می نویسند:«درست است که اکنون برجام پابرجاست اما هر زمانی که ترامپ درباره کناره گیری از برجام هشدار می دهد سرنوشت توافق هسته ای به خطر می افتد و شک و تردید سرمایه گذاران بالقوه و شرکای تجاری ایران بیش تر می شود و آنان درباره تصمیم برای سرمایه گذاری بیش تر در آن کشور دلسردتر می شوند.  در جریان توافق هسته ای یک معامله مستقیم صورت گرفت: در عوض عقب نشینی ایران از برنامه هسته ای اش و پذیرش نظارت بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی از تاسیسات هسته ای و محدود کردن برنامه اتمی آن کشور تحریم هایی که علیه ایران وضع شده بودند لغو و تعلیق می شدند.  با این حال، تهران تا چه زمانی می تواند به تعهدات اش طبق برجام پایبند باشد در حالی که اقدامات دولت فعلی امریکا سبب می شوند تا طرف ایرانی سود اقتصادی ای از برجام عایدش نشود؟ به طور خلاصه دولت ترامپ در حال تضعیف پایه های برجام است و آن را در مرز فروپاشی قرار داده است.  مشکل دیگر آن است که ترامپ خواستار آن است که محدودیت های اعمال شده بر برنامه هسته ای ایران نه ده، پانزده، بیست و یا بیست و پنج ساله که ابدی و دائمی و برای همیشه باشند. این همان چیزی است که منتقدان برجام آن را «نقص کشنده» می دانند و خواستار حذف آن هستند. واقعیت اما آن است که این محدودیت زمانی تعیین شده نه نقص برجام که پیش نیاز حصول آن بود.  اگر مدعی شوید که این محدودیت زمانی نقص برجام بوده این مثل آن است که بگویید قرارداد استخدامی شغلی شما ناقص است چرا که در مقابل کاری که انجام می دهید لازم است که حقوقی دریافت کنید! از دید ایران واقعیت آن است که تحریم  های ملی امریکا علیه ایران پابرجا باقی مانده اند.  رییس جمهوری امریکا برای زنده نگهداشتن برجام بایستی هر چهار ماه یکبار تعلیق تحریم های وضع شده علیه ایران را تمدید کند. امریکا حتی توانایی آن را دارد که در هر زمان ممکن در مورد تحریم های بین المللی نیز تصمیم گیری کند.  از این روست که در تهران منتقدان توافق هسته ای نیز صدای شان را بلند می کردند و از دولت روحانی انتقاد کرده بودند. باید نگاهی به تاریخ انداخت . در سال هایی که امریکا تاکید می کرد که بایستی غنی سازی اورانیوم ایران به صفر برسد ایران چرخه سوخت هسته ای خود را تثبیت کرد، هزاران سانتریفیوژ را نصب کرد و یک راکتور آب سنگین با ظرفیت تولید پلوتونیوم کافی برای ساخت چندین سلاح هسته ای را اماده کرد که اکنون قلب آن راکتور با بتن پر شده است.  انتخاب واقعی برای دولت امریکا در سال ۲۰۱۵ میلادی بین دو گزینه بود: یا توافقی که برنامه هسته ای ایران را برای سال ها محدود کند و بازرسی های دائمی را تضمین کند یا عدم حصول توافق که در نتیجه آن ایران ملزم به پذیرش بازرسی ها و اعمال محدودیت بر برنامه هسته ای اش نمی شد».    در ادامه این مقاله آمده است:«خوبست که افق طولانی مدت را در نظر گیریم. با این حال تعلیق فعالیت های هسته ای معمولا سه شرط اولیه را لازم دارد که اکنون در دولت ترامپ امادگی لازم برای اجرای آن دیده نمی شود: نخست آن که توافق به خوبی در باره زمانی مشخص شده اجرایی شود.  دوم آن که مذاکرات میان طرفین مورد توافق ادامه یابد و سوم آن که گام به گام شرایط تعیین شده از سوی طرفین پذیرفته شوند. این در حالیست که دولت ترامپ به طور کامل به تعهدات امریکا طبق برجام پایبند نیست و می خواهد به طور یکجانبه برجام اصلاح شود و در مقابل هیچ چیزی را به ایران ارائه نمی دهد.  ترامپ خواسته های بسیار مبهمی را در کنار هم مطرح کرده است از جمله «بازرسی فوری از همه تاسیسات درخواستی در ایران توسط بازرسان بین المللی» یا «کسب اطمینان از این که ایران هرگز نمی تواند به تسلیحات هسته ای دست یابد» و یا «وضع تحریم های شدید در پاسخ به ازمایش های موشکی ایران».  طرح این موارد غیر دقیق و مبهم سبب نمی شوند که نه تنها منتقدان ترامپ بلکه متحدان او نیز سردرگم شوند. ترامپ موارد زیادی را مطرح کرده است این که نمی خواهد ایران هرگز برنامه غنی سازی خود را گسترش دهد حتی برای مصارف مسالمت امیز و تحت نظارت دقیق، این که خواستار دسترسی بازرسان به تاسیسات نظامی ایران آن هم به صورت فوری است امری که هیچ دولتی اجازه آن را نمی دهد و در نهایت آن که بایستی بر برنامه موشکی ایران محدودیت اعمال کرد تا آن کشور قادر به ساخت موشک ها با توانایی حمل کلاهک هسته ای نباشد.  در این میان اروپایی ها و اعضای کنگره با یک معضل مواجه هستند این که ایا بهتر است اولتیماتوم ترامپ را بپذیرند و امیدوار باشند که ایران واکنشی نشان ندهد و یا از برجام خارج نشود یا آن که خواسته های ترامپ را رد کنند و این ریسک را بپذیرند که او یکجانبه دست به اقدامی غیر قابل پیش بینی بزند.  کاملا قابل درک است که ترامپ خواستار همراه کردن اروپایی ها و نمایندگان کنگره با خود در مانور سیاسی است اما کنگره و اروپا بایستی بدانند که آن چه ترامپ از آنان می خواهد قرار گیری در مسیر نابودی برجام است و نه حفظ آن.  ترامپ می داند اگر حمایت اروپا و کنگره را نداشه باشد و مستقیما از برجام خارج شود اقدامی غیر ضروری و بی پروا انجام داده است. به گونه تناقض آمیز اما توافق هسته ای به طور خاص در صورتی که امریکا به طور یکجانبه از آن خارج شود قابلیت بقای بیش تری خواهد داشت تا آن که اروپایی ها و امریکا تلاش کنند که مفاد برجام را بازنویسی کنند. ».     دو مشاور سابق اوباما در امور سیاست خارجی در پایان مقاله تحلیلی خود می نویسند:«بیانیه اخیر ترامپ حاوی یک نکته است: یا خود برجام را از بین می برم یا برجام را به همراه من از بین ببرید. این انتخابی است که اروپا و کنگره نباید خود را به بخشی از آن تبدیل کنند. اگر ترامپ می خواهد برجام را لغو کند باید مسئولیت این کار را شخصا بپذیرد و بایستی جایگزین مناسبی را به جای آن ارائه دهد در غیر این صورت بایستی او را در تصمیم اش تنها گذاشت».   منبع: روزنو
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


بخش خصوصی؛ عامل موثر در تحقق رشد تولید با مشارکت مردم
 سید حمیدرضا فاطمی حسینی/کارشناس حوزه نفت و گاز 
شاخص بروکفیلد و تحلیل ویسکوزیته دینامیکی سیالات
مهندس علیرضا آمار محمدی/مشاور و کارشناس ارشد روانکارهای خودرویی و صنعتی