۰
plusresetminus
تاریخ انتشاريکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۵:۳۴
کد مطلب : ۷۹۶۹۲

ما همه خوزستانیم

فرحناز مقیمی سارانی
اگر قرار باشد هر کدام از استان های کشور را مثل یک آدم در نظر بگیریم، به نظرم خوزستان در کنار بخشندگی، مظلومترینشان هست. وقتی هجده سالم بود دانشجو شدم و به یکباره از شیراز راهی اهواز شدم تا درسم را در دانشگاهی ادامه دهم که اصلا برنامه ای برای رفتن به آن نداشتم.
به گزارش آژانس رویدادهای مهم نفت و انرژی " نفت ما " ،تا آن زمان فکر می کردم مردم خوزستان از لحاظ رنگ پوست و نژاد و فرهنگ، فرسنگ ها با ما فاصله دارند، دراولین روز حضورم در اهواز این تصویر ذهنی فرو ریخت و با فرهنگ و زبان مشترکمان دیگراحساس غریبی نکردم و همین شد که به جای دو سال ، پانزده سال بعد کوله بارم را جمع کردم و برگشتم به شهر خودم. در طول این سالها متوجه شدم که خوزستان در توسعه کشور چه نقشی دارد، فهمیدم که چرا جنگ هشت ساله تحمیلی از این استان شروع شد. کم کم لهجه، ذایغه غذایی و خلق و خوی خوزستانی پیدا کردم … اوایل از قایق سواری و پیاده روی در ساحل کارون لذت می بردم، آبادان بود و ته لنجی هاش، شوش ، شوشتر و دزفول بود و قدمت هزاران ساله شان، مسجد سلیمان و تاریخ نفت، ایذه بود و کوه هایی که در آن تجربه های کوهنوردی و سنگنوردی بیشتر و بیشتر ی بدست آورد و … مفهموم غیربومی را خوب درک می کردم، من فردی غیربومی بودم که میان مردمی که مهربانی و مرامشان زبانزد است، بومی شده بودم. روزنامه نگاری را از آنجا به شکل حرفه ای شروع کردم و بعد سر از نفت درآوردم. زمان زیادی گذشت تا متوجه شدم این استان علیرغم داشتن این همه منابع و تامین اقتصاد کشور و موقعیت ژئوپولتیک و… چقدر محروم است. وقتی که از قدم زدن در ساحل کارون خسته شدم و دوست داشتم جور دیگری و جای دیگری تفریح کنم اما چیزی وجود نداشت، وقتی خرید از بازارهای امیری و ته لنجی آبادان برایم عادی شده بود و شوش و شوشتر و دزفول به جز سازه های تاریخی که به نظر می آید در طول تاریخ فقط به واسته استحکام خودشان پابرجا مانده اند،امکانی برای یک شب مانی ساده نداشتند .وقتی شکوه و عظمت آن روزها و فقر این روزهای مسجد سلیمان را دیدم. عظمت و شکوه نفت سفید که تنها خرابه های آن باقی مانده. وقتی که پس از گذشت سال ها از جنگ تحمیلی، موقع ساختن فیلمی مستند، زخم های آن را همچنان بر تن خرمشهر و آبادان دیدم، وقتی که تجربه های فیلمسازی و عکاسی، من را به حاشیه های اهواز برد، وقتی که از روستاهای محروم چسبیده به تاسیسات نفتی بازدید می کردم و… همیشه با خودم می گفتم چه اتفاقی افتاده که این استان منابعی مثل نفت، فولاد، نیشکر، پتروشیمی، کشاورزی، منطقه آزاد اقتصادی، رودهای بزرگ و پرآب و… دارد ولی تا این اندازه از توسعه اقتصادی، رفاهی،فرهنگی و… باز مانده است.
حتی غریبه ها هم می دانند که این استان چه ثروتی دارد و اگر هم ندانند ، دودی که از کارخانه های نفت، کربن بلک، فولاد… در آسمان می رقصد تا همراه با اکسیژن و دیگر محتویات آن وارد ریه های مردم شود، خود گویای واقعیت است. اوایل ورودم تنها چیزی که اذیتم می کرد گرمای هوا بود. همیشه فکر می کردم بدتر از این نیست اما بعدها که گرد و خاک به مدد خشکاندن تالاب ها کم کم سرو کله اش پیدا شد فهمیدم بدتر از گرما هم هست. اوایل سالی یکی دوبار بود. بعد تبدیل به تابستان و زمستان شد ولی این اواخر دیگر کاری به دمای هوا و فصل ها نداشت. هر وقت دوست داشت می آمد، آب و برق را قطع می کرد، نفس ها را تنگ می کرد و با اولین باران به شکل گل روی سر مردم فرو می ریخت. همه می دانند بخش زیادی از این مسئله به خاطری نرسیدن حقابه رودخانه ها و همینطور حفاری های نفتی هست که باعث خشکاندن تلاب های بزرگ این استان شده.است تابستان امسال واقعا طاقت فرسا بود. حتی یک ساعت قطعی برق و آب در دمای بالای ۵۰ درجه به سختی تحمل می شود اما مناطقی از شهر اهواز در همین تابستان تا ۲۰ ساعت قطعی آب و برق را تجربه کردند. حالا این روزها، بعد از اینکه آقای روحانی بیشترین رای را از مردم خوزستان گرفت و گروه های سیاسی استان هم هر کدام دنبال سهم خواهی و منافع حزبی هستن، یک نفر پیدا شده به اسم آقای کلانتری که سکان سازمان محیط زیست را به دست گرفته و در شروع کارش، نامه محرمانه می نویسد به معاون اول رئیس جمهور که” خوزستان آب مازاد برای انتقال دارد”. از آن طرف درست در زمانی که گرد وخاک به مدت دو روز است زندگی را در ۱۸ شهر خوزستان و سایر استان های جنوبی مختل کرده، خبر می رسد مجلس بودجه ۱۵۰ میلیون دلاری گرد و غبار جنوب را حذف کرده است. نمی دانیم باید از دست دولت به مجلس پناه برد یا از دست مجلس به دولت! یا از دست هر دو به مردم. آقای دولت، آقای مجلس، ما همه خوزستانیم، حیات جغرافیای جنوب را فدای زد و بندهای سیاسی نکنید.
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


اکسیداسیون کاتالیزوری، روشی در حال تکامل جهت گوگرد زدایی
ساسان طالب نژاد/دکتری مهندسی شیمی و کارشناس توسعه کسب و کار در حوزه پتروشیمی و‌پالایش
پتروشیمی صنعت بی سردار!
عبدالرسول دشتی