۰
plusresetminus
تاریخ انتشارچهارشنبه ۹ تير ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۱
کد مطلب : ۴۵۰۹۸

منابع گازی مدیترانه شرقی؛ عامل استمرار بحران اسرائیل و فلسطین

حفاریهای شرکت نوبل انرژی در حوزه لویاتان در سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۲ نشان داد که این حوزه ۱۶ تریلیون متر مکعب گاز طبیعی و ۶۰۰ میلیون بشکه نفت خام دارد. «دولت وحدت فلسطین» به پیروی از مسیر لبنان، سوریه، و قبرس ترک نشین در اواخر سال ۲۰۱۳، قراردادی برای اعطای «حق انحصاری اکتشاف» با شرکت روسی «گازپروم»، امضا کرد. در پاسخ صهیونیستها پنجمین تلاش نظامی خود را برای وادار کردن فلسطینی ها به توافق با عملیات «صخره محافظ» که دو هدف هیدروکربنی داشت آغاز کردند.
منابع گازی مدیترانه شرقی؛ عامل استمرار بحران اسرائیل و فلسطین
به گزارش نفت ما ،تقریبا همه منازعات کنونی در خاورمیانه، بخشی از یک رقابت دیوانه وار برای کشف، استخراج، و فروش سوختهای فسیلی است که در این میان، یکی از این منازعات که پر از خطرات کوچک و بزرگ است و تا حد زیادی از نظر دور مانده است، و اسرائیل در نقطه کانونی آنست منازعه بر سر منابع گازی مدیترانه شرقی است. ریشه های آن را می توان تا اوایل دهه ۱۹۹۰ پی گرفت، یعنی زمانی که رهبران اسرائیل و فلسطین مشاجره را بر سر ذخایر گاز طبیعی در بخشی از دریای مدیترانه که همسایه ساحلی غزه بود، آغاز کردند. در دهه های بعدی، این مشاجره به یک درگیری تبدیل شد که جبهه های فراوانی داشت و چندین ارتش و سه نیروی دریایی در آن شامل شدند. در فرایند این درگیری، فلاکتی طاقت فرسا بر دهها هزار نفر فلسطینی تحمیل شده است، و بیم آن می رود که در آینده سطوح دیگری از فلاکت بر زندگی مردم در سوریه، لبنان و قبرس بیفزاید. دست آخر، این درگیری چه بسا حتی صهیونیستها را به فلاکت بکشاند. بی شک، جنگ بر سر منابع، چیز جدیدی نیست. عملا سراسر تاریخ استعمار غربی و جهانی سازی پس از جنگ جهانی دوم، به انگیزه کشف و فروش مواد خامی جریان یافته است که برای ساخت و ابقای نظام سرمایه داری صنعتی مورد نیاز بوده است. این واقعیت، شامل گسترش اسرائیل به درون سرزمین های فلسطینی و اشغال آن نیز می شود. اما در دهه ۱۹۹۰ بود که سوختهای فسیلی به صحنه مرکزی روابط اسرائیل و-فلسطین راه یافت، و آن درگیری که ابتدائا محدود بود، پس از سال ۲۰۱۰ دامنگیر سوریه، لبنان، قبرس، ترکیه، و روسیه نیز شد. در سال ۲۰۰۹، دولت تازه تاسیس «بنیامین نتانیاهو»، بلاتکلیفی حول ذخایر گازی غزه و یک بحران انرژی در اسرائیل را به ارث برد که با وقفه بیداری اسلامی در مصر و پس از آن، حذف ۴۰ درصد از منابع گازی اسرائیل، شدیدتر نیز شد. قیمتهای رو به افزایش انرژی خیلی زود منجر به بزرگترین اعتراضات صهیونیستها شد که در دهه های گذشته دیده شده بود. با این حال، از اتفاق، نتانیاهو ضمنا راه حلی بالقوه و دائمی برای این مشکل را نیز به ارث برد. میدانی وسیع از گاز طبیعی قابل وصول در  میدان «لویاتان»، عمدتا دور از ساحل و در مدیترانه شرقی، کشف شده بود. مسئولان صهیونیستی سریعا تاکید کردند که «اغلب» ذخایر گازی جدیدا تایید شده، «درون قلمرو اسرائیل» قرار دارد. بدین ترتیب، آنها منکر ادعاهایی شدند که از سوی مقابل در لبنان، سوریه، قبرس، و فلسطین، ابراز شد. اسرائیل در اوایل دهه 1970 برای اکتشاف و استخراج نفت و گاز طبیعی عملیات خود را در مدیترانه شرقی آغاز کرد. اسرائیل در سال 2010 با جمهوری قبرس جنوبی (یونانی نشین) قرارداد «منطقه انحصاری اقتصادی» را امضاء نموده و در مناطق تامار TAMAR و لویاتان LEVIATHAN گازطبیعی کشف و بهره برداری آن را آغاز کرد. حوزه گازی لویاتان بزرگ‌ترین میدان گازی طبیعی دریایی کشف شده در جهان طی ده سال گذشته است. اسرائیل با قرس در مورد منطقه انحصاری اقتصادی دو کشور توافقی امضا کرده که بر اساس آن هر دو می‌توانند به جستجو و اکتشاف در اعماق آبهای مورد توافق دست بزنند. حفاریهای شرکت نوبل انرژی در حوزه لویاتان در سال های 2010 و 2012 نشان داد که این حوزه 16 تریلیون متر مکعب گاز طبیعی و 600 میلیون بشکه نفت خام دارد. «دولت وحدت فلسطین» به پیروی از مسیر لبنان، سوریه، و قبرس ترک نشین در اواخر سال ۲۰۱۳، قراردادی برای اعطای «حق انحصاری اکتشاف» با شرکت روسی «گازپروم»، امضا کرد. نیروی دریایی روسیه، همانند عملکردش در قبال لبنان و سوریه، به مثابه بازدارنده ای بالقوه در مقابل مداخله اسرائیل ظاهر شد. قطعی های مکرر برق و ناکام اسرائیل در پروژه های منابع انرزی تجدیدپذیر، و شکست در بهره برداری از منابع شیل، باعث شد دولت بار دیگر با غزه در سال 2013 درگیر شود. در پاسخ به اقدام  «گازپروم» برای توسعه ذخایر گاز مورد ادعای فلسطین، صهیونیستها پنجمین تلاش نظامی خود را برای وادار کردن فلسطینی ها به توافق آغاز کردند، یعنی عملیات «صخره محافظ». این عملیات دو هدف هیدروکربنی داشت: جلوگیری از برنامه های فلسطینی-روسی و در نهایت نابودسازی سیستمهای موشکی غزه. هدف اول به ظاهر زمانی محقق شد که «گازپروم» اقدام خود برای توسعه میدان گازی را (احتمالا برای همیشه) به تعویق انداخت. با این وجود، هدف دوم به این شکل ناکام ماند که حمله دو بعدی زمینی و هوایی – علیرغم ویرانی بی سابقه در غزه – موفق به نابودسازی ذخایر موشکی حماس یا سیستم حفر تونل آن نشد؛ و «گنبد آهنین» هم به هدف خود برای میزان بازدارندگی تقریبا کاملی که جهت حفاظت از تاسیسات انرژی پیشنهادی مورد نیاز بود، دست نیافت.  پس از ۲۵ سال و پنج نوبت اقدام نظامی ناکام اسراییل، گاز طبیعی غزه همچنان زیر دریا است، و پس از چهار سال، این نکته را تقریبا در مورد تمام گاز «لویاتان» می توان گفت. اما اوضاع مثل سابق نیست. از لحاظ انرژی، اسرائیل در وضعیت بسیار وخیم تری نسبت به هر زمان دیگر قرار دارد، حتی با این وجود که اسرائیل مشغول به تقویت ارتش خود، از جمله نیروی دریایی اش، به شیوه های قابل توجهی، بوده است. دیگر مدعیان، به نوبه خود، شرکای بزرگتر و قویتری برای کمک به تحکیم مطالبات اقتصادی و نظامی شان یافته اند. عادی سازی روابط ترکیه و اسرائیل نیز در راستای بهره برداری اسرائیل و قبرس ترک نشین از منابع گازی مدیترانه شرقی ارزیابی می شود. اینها همگی بدین معناست که اولین ربع قرن از بحران بر سر گاز طبیعی شرق مدیترانه، چیزی جز یک پیش درآمد نبوده است. جنگهای گسترده تر گازی با ویرانیهای احتمالی در چشم انداز این منازعه پیش بینی می شود. فاتیما رضایی/نفت ما  
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما
کد امنيتی


بخش خصوصی؛ عامل موثر در تحقق رشد تولید با مشارکت مردم
 سید حمیدرضا فاطمی حسینی/کارشناس حوزه نفت و گاز 
شاخص بروکفیلد و تحلیل ویسکوزیته دینامیکی سیالات
مهندس علیرضا آمار محمدی/مشاور و کارشناس ارشد روانکارهای خودرویی و صنعتی